طلبه‌ای دهه هفتادی و انقلابی که خود متولد منطقه‌ای محروم در استان کهگیلویه و بویراحمد است و در مکتب امام صادق (ع) رشد کرده، حالا داوطلبانه ساکن منطقه‌ای حاشیه‌نشین و درگیر انواع آسیب‌ها در استان مرکزی شده، تا مرهم دل محرومان آن منطقه شود
کد خبر: ۷۹۵۶۲۲
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۵ 09 November 2019

هجرت خودخواسته از محرومیت به حاشیه‌نشینی/ روایت جهاد یک طلبه دهه هفتادی در استان امام (ره)

خبرگزاری فارس، اراک - باغ، همواره تصویری است از زیبایی، شکوه، گل‌های رنگارنگ و درختان سرسبزی که می‌توان در سایه‌سار درختانش زندگی را معنا بخشید.

باغ با خود بوی عطری دارد که سرمست از آن، دل مالامال از طراوت می‌شود و لحظه لحظه عمر به گل‌ها پیوند می‌خورد.

نام باغ که می‌آید تصویری از لطافت گلبرگ گلها در خاطره‌ها نقش می‌بندد، باغ به انسان حیات می‌بخشد، سرمستی و سرخوشی و گذران عمر در آن گویی زندگی در بهشتی است، بی‌مانند.

اینجا در اراک، در منطقه‌ای محروم؛ باغش اما فارغ از زیبایی است، فارغ از گل و چمن و درخت و صدای دلنشین چهچه بلبلان، نام باغ که میاد گویی همه می‌ترسند، از آسیب‌هایش و از وزش بادی که با خود بوی  نیستی و ویرانی به همراه دارد.

«باغ خلج» نام منطقه‌ای از شهر اراک است، در محروم‌ترین نقطه شهر، بر بلندای کوهی از آسیب‌ها و خلاف‌ها و ندانم‌کاری‌هایی که می‌گویند.

از خرید و فروش آنچه نباید تا فقر و بیکاری و فلاکت، از سقف خانه‌های که رو به آسمان باز است تا فاضلابی که راهی جز کوچه‌های تنگ و تاریک ندارد.

منطقه‌ای حاشیه‌نشین با بوی فقر و اعتیاد که حاشیه‌نشینانش سال‌هاست که به حاشیه رفته‌اند و گرفتار اعتیاد شده‌اند؛ اعتیاد، درد بی‌درمان اکثریت ساکن در این منطقه شده است.

در باغ خلج گل‌ها شکوفه نزده آلوده می‌شوند، گویا چاره‌ای نیست شکوفه هم باید شکمش سیر شود، گرسنگی در این باغ کودک و پیر نمی‌شناسد.

باغ خلج منطقه‌ای‌ است ٣٠ هکتاری در جنوب‌غربی شهر اراک که حتی هادیان هم واهمه دارند که شکوفه‌های این باغ را از طوفان‌های سهمگین محافظت کنند، گویا ساکنین این باغ محکومند به نابودی، به فراموشی و دیده نشدن در چشمان آنان که باید ببییند و چاره‌ای بی‌اندیشیند.

اما همیشه درب بر یک پاشنه نمی‌چرخد؛ سیدی آمده است که دلیل لبخند و شادی و امید دیگری باشد، آمده است تا به گل‌های این باغ  دلگرمی بدهد و با کلامش نور امیدی در دل دیگران باشد، هرچند می‌گوید: در ابتدا نمی‌خواستم، اما با خود گفتم اگر روزی ولی عصر (عج) از من بخواهد در اینجا انجام وظیفه کنم، چه خواهم کرد.

حجت‌الاسلام سید احسان جویبارپور، فرزند صفر و متولد دی ماه سال 1374 امام جماعت مسجد سجاد(ع) از روحانیون جوانی است که امروز حضورش در منطقه حاشیه‌نشین باغ خلج  اراک او را به یکی از چهره‌های محبوب محل تبدیل کرده است.

او آمده است تا با حاشیه‌نشینان در یک مدار قرار گیرد. می‌شود دوست، می‌شود رفیق، می‌شود ناجی مشکلات مردمی که نه تنها دیگران، بلکه خود نیز خود را فراموش کرده‌اند، اصلا می‌شود آرامش، نگاهش و کلامش می‌نشیند روی طاقچه دل ساکنین این محله.

15 ساله بود که کوله‌بارش را از استانی محروم بست تا در حوزه علمیه حاج محمد ابراهیم اراک خدا را بهتر بشناسد، طلبه شد و امروز امام جماعت مسجدی است که هیچ طلبه‌ای حاضر نشد در آن خدمت کند.

جویبارپور می‌گوید: حضورم اتفاقی نیست، زاده استان محروم کهکیلویه و بویراحمد هستم، خدا خواسته است اینجا باشم، خوشحالم از این توفیق.

در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود، پدرش از سادات و مادرش هم سیده است، در سن 15 سالگی به دلیل علاقه‌ای که به فراگیری دروس حوزی داشت بعد از تبلیغ یک روحانی از قم که به شهرش رفته بود، به اراک آمد و طلبگی را آغاز کرد، در سال 93 دختر یکی از بستگان را به عنوان همسر برگزید و ازدواج کرد و تنها پسرش را سیدعلی نام نهاد.

وی می‌گوید: حدود 6 ماه است که به عنوان امام جماعت مسجد امام سجاد(ع) درقالب طرح مدیران محله، مامور به خدمت شده‌ام، راستش ابتدا مخالف بودم و این مسئولیت را با توجه به وضعیت منطقه قبول نکردم و انصراف دادم.

حق هم داشت، شاید هر فرد دیگری جای او بود قبول نمی‌کرد که زن و بچه‌اش در محله‌ای که مملو از آسیب‌های اجتماعی است، زندگی کنند، همسرش نیز به این کار راضی نبود، مسجد ماه‌ها بدون امام جماعت بود، سید اما در دو راهی قبول کردن و نکردن.

روزها گذشت، چندین نفر به عنوان امام جماعت آمده و بعد از مدتی رها کرده و رفتند و این مسئله سید را بیشتر رنج می‌داد، روزی به همسرش گفت اگر زمانی آقا امام زمان (عج) از من بخواهد در این منطقه انجام وظیفه کنم، آیا می‌توانم قبول نکنم؟ با این سخن همسرش نیز به رفتن راضی شد، در جستجوی خانه برآمدند، خانه‌ای در میان کوه‌هایی که تابستان‌ها آب ندارد و زمستان‌ها از یخ زدگی کوچه‌هایش وحشت راه رفتن در آن دو چندان می‌شود.

 

خانه‌ای را به قیمت 8 میلیون تومان با ماهیانه 400 هزار تومان اجاره کردند و خود را با مردم حاشیه‌نشین منطقه پیوند زدند.

جویبارپور می‌گوید: از اینکه در ابتدا انصراف داده بودم، پشیمانم، امروز زیباترین لحظات زندگی خود را در کنار مردم این منطقه سپری می‌کنم.

وی ادامه می‌دهد: در این منطقه مردم محروم بسیاری هستند برای سامان دادن به آنها کار را در سه بخش نوجوانان، جوانان و مردم محله ساماندهی کردم، برای نوجوانان کلاس‌های فرهنگی، آموزشی، ورزشی و تفریحی برگزار می‌کنم و شرایطی را به گونه‌ای رقم زده‌ایم که آنها به صورت رایگان بتوانند از کلاس‌ها استفاده کنند.

در تابستان حدود 50 نوجوان را در کلاس‌های اوقات فراغت ساماندهی کرده و این کلاس‌ها را با هماهنگی انجام شده با تبلیغات اسلامی امروز هم ادامه می‌دهیم.

امام جماعت مسجد امام سجاد(ع) بیان می‌کند: برای جوان‌ها و نوجوان‌ها سالنی را کرایه کردیم تا رایگان در آن به ورزش  فوتبال و فوتسال بپردازند و خوشحالم که خیرین در این کار کمک می‌کند، برای بچه‌ها این محل کلاس‌های کوه‌روی و اردوهای تفریحی برگزار می‌کنم.

 

جویبارپور می‌افزاید: خواهران این محل از کلاس‌های فرهنگی محروم بودند طبق هماهنگی‌های صورت گرفته با سازمان تبلیغات اسلامی  نیروی طلبه خواهر به مسجد فرستادیم تا برای آنان کلاس‌های فرهنگی و آموزش قرآن برگزار کرده و در طبقه پایین مسجد به زودی کارگاه خیاطی خواهران را راه‌اندازی خواهیم کرد.

راه‌اندازی مرکز خیریه احزاب الزهرا (س)

وی ادامه می‌دهد: مرکز خیریه احزاب الزهرا(س) را به منظور کمک به مردم نیازمند منطقه ایجاد خواهیم کرد تا حدودی از محرومیت مردم محل کاسته شود، این مرکز قرار است زیر نظر کمیته امداد به فعالیت‌های خیرخواهانه بپردازد.

بازگشت دانش‌آموزان ترک تحصیل کرده به مدرسه

امام جماعت مسجد امام سجاد(ع) می گوید: با هماهنگی و رایزنی با آموزش و پرورش، قرار است دو نفر از جوانان این محل که سال‌ها است ترک تحصیل کرده‌اند، به زودی به کلاس درس بازگردند و کمک‌ تحصیل آنان از محل کمک‌های خیرین تامین شود.

ورزش در کنار معتادان گمنام

جویبارپور می‌افزاید: در بخش جوانان، معتادان گمنام را تشکیل داده و با اختصاص زیرزمین مسجد به آنان، در کنار آنها به انجام فعالیت‌های فرهنگی و ورزشی می‌پردازم و قرار است 21 نفر از معتادان بهبودیافته را برای کار به معادن سنگ محلات اعزام کنیم.

وی با اشاره به وضعیت بد غذایی برخی از ساکنین این محل ادامه می‌دهد: ماهانه بین 120 تا 300 پرس غذا طبخ و با کمک جوانان مسجد بین مردم محروم توزیع می‌کنیم، طرحی با عنوان آموزش سیار تاسیسات را برنامه‌ریزی کرده‌ایم تا اهالی محل فن و حرفه‌ای فراگرفته و به کار مشغول شوند،  چندین بسته لوازم التحریر تهیه و بین دانش‌آموزان توزیع کردیم تا مشکلات مالی مانع از ترک تحصیل آنها نشود.

درخواست ایجاد کانکس پلیس

امام جماعت مسجد امام سجاد(ع) از درخواست ایجاد کانکس پلیس در محل خبر داده و می‌گوید: اینجا از نظر امنیتی شرایط خوبی ندارد درخواست استقرار کانکس نیروی انتظامی را به مسوولان امر داده‌ایم تا مردم احساس امنیت کنند که امیدوارم محقق شود.

جویبارپور  بیان می‌کند: روزانه 7 ساعت از وقتم را برای بررسی مشکلات مردم باغ خلج اختصاص داده‌ام و سعی دارم تا حد توان برای رفع مشکلات بکوشم تا خدا از من راضی باشد.

 

 

وی که خود از ورزشکاران بوکس و کیوکشین کار است از علاقه‌اش به ورزش و سوق دادن جوانان این منطقه به ورزش گفته و می‌گوید: ورزش می‌توان تا حدودی از مشکلات و آسیب‌های اجتماعی بکاهد، به صورت هفتگی بچه‌های محل را به کوه و سالن برده و با آنها ورزش می‌کنم.

جویبارپور معتقد است: مردم مثل معدن طلا و نقره می‌مانند، باید از ظرفیت آنان به درستی بهره گرفت، اینکه بگوییم منطقه باغ خلج مملو از آسیب است و آن رابه حال خود رها کنیم، جفایی است که به خود و به آنها کرده‌ایم.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار