صورت‌مسئله انتخابات مجلس یازدهم؛
مشکل بعدی اصولگرایان این است که در مسائل اجتماعی و فرهنگی مستعد «تیم‌ملی کامبوج شدن» هستند، آنها فکر می‌کنند تمرکز اصلی رای‌دهندگان روی اقتصاد و معیشت است و طرح چالش‌های اجتماعی تعیین‌کننده نیست.
کد خبر: ۸۰۴۳۵۴
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۰ 09 December 2019

با پایان ثبت‌نام داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره یازدهم، فضای سرد انتخاباتی 98 کمی گرم‌تر شد. سال‌ها پیش وقتی در فاصله‌های طولانی از روز برگزاری انتخابات، فضای سیاسی ایران بیش از اندازه متاثر از آن می‌شد، انتقادها از اینکه سیطره بحث‌های انتخاباتی بر روند اجرایی کشور تاثیر منفی دارد، عمومی می‌شد. حالا اما از آن‌ سوی پشت‌بام افتاده‌ایم، گروه‌های سیاسی با وجود رسانه‌های متعدد و فراگیرتر در گفت‌وگو با افکار عمومی درباره انتخابات عقب‌افتاده عمل می‌کنند.

فارغ از جریان‌شناسی‌های جدید سیاست در ایران «زبان قاصر» سیاسیون در مواجهه با مخاطب چپ و راست (چپ و راست در اینجا کنایه‌ای است از فضای کلی سیاست) ندارد. با این وجود فقط دو ماه و اندی تا روز برگزاری انتخابات باقی ‌مانده، زمان برای فکر و برنامه‌ریزی و دعوت از افراد برای حضور در میدان انتخابات تمام شد و بعد از اعلام‌نظر شورای نگهبان، گزینه‌های نهایی هم مشخص می‌شوند.

هرچند لشکر ثبت‌نامی‌ها برای راهیابی به مجلس بزرگ‌تر از این است که از همه افراد شناسایی داشته باشیم اما از چند نشانه قوی می‌توان فهمید «سبد داوطلب‌های بهارستان» که احتمالا تایید صلاحیت می‌شوند سه ویژگی دارند: اول حضور پررنگ منتقدان دولت روحانی (با تنوع در طیف‌های مختلف)، دوم امتناع چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب از ثبت‌نام و دست آخر صف طولانی بدنه کارشناسی کشور که از نظر سیاسی شناخته‌شده نیستند و شاید تا بعد از رای‌آوری هم نتوان آنها را متعلق به جناح خاصی دانست. این ترکیب ثبت‌نام‌ها یعنی انتخابات پیش‌رو از نظر کسانی که دولت روحانی را به دنیا آوردند، سخت است و امکان رای‌آوری پایین، شاید برای همین بود که از ماه‌ها پیش سمت‌وسوی انتقادهای این طیف اولا به طرف دولت روحانی رفت تا شاید فاصله‌گذاری (هرچند دیر) انجام شود و ثانیا روند و ساختار برگزاری انتخابات مثل شورای نگهبان هم مورد حمله قرار می‌گرفت.

دومی اما «الگوی تکراری» اصلاح‌طلبان است، هرچند عملکرد شورای نگهبان قابل نقد است اما با همین شورای نگهبان سال‌های 92، 94 و 96 کام اصلاحات شیرین شد، برای همین است که انتقادهای پیاپی به شورای نگهبان آنچنان قابل باور نیست. از آن ‌طرف منتقدان دولت روحانی بیشتر از سال 96 امیدوارند بتوانند اعتماد عمومی را جلب کنند، امتناع علی لاریجانی از مشاهیر جریان راست که در زلزله‌های سیاسی ایران «شریک روحانی» محسوب می‌شود یک نشانه «کم‌نظیر» از موقعیت خوب رای‌آوری منتقدان روحانی تلقی شد. لاریجانی در 12 سال ریاست مجلس از قم، برخلاف دوران ریاست بر صداوسیما نتوانست «دل» انقلابی‌ها را به دست بیاورد و دست آخر ترجیح داد تا سال 1400 در هیچ امتحانی شرکت نکند.

با خروج لاریجانی از مجلس فرضیه شکست حتمی اصلاح‌طلبان- اعتدالی‌ها تقویت شد. از شگفتی‌های سیاست در ایران همین یک نکته کافی است که لاریجانی از جناح راست با سابقه حملات تند به اصلاحات در دوران مدیریت تلویزیون و ابداعاتی مثل «در غلتان» در سیاست خارجی نمادی از دولت اصلاح‌طلب روحانی باشد. بر این اساس صورت‌مساله‌ روشن انتخابات اسفند 98 آنچنان‌که از این دو نکته بالا برمی‌آید این است:

یک تکلیف مشارکت در انتخابات با توجه به عملکرد دولت و مجلس چیست؟

دو نتیجه انتخابات با توجه به فضای یأس‌آلود حامیان دولت از هم‌اکنون روشن است؟

مساله یکم میزان مشارکت در انتخابات برای حاکمیت جمهوری اسلامی حساس، حیاتی و مهم‌تر از نتیجه آن است. تعداد انتخابات‌های برگزارشده در طول 41 سال برپایی نظام سیاسی جدید که نتایج غیرقابل پیش‌بینی هم داشته از اساسی‌ترین نشانه‌های برپایی نظام مردم‌سالار دینی در ایران است. مشارکت بیشتر مردم به‌معنای پذیرش سازوکارهای قانونی شکل‌گرفته در کشور و پشتوانه قدرتمند قوای سه‌گانه است. هیچ انتخاباتی در ایران پس از انقلاب حتی تاخیر نداشته است، حتی وقتی که برخی در دولت خاتمی و مجلس ششم در آستانه برگزاری انتخابات مجلس هفتم با استعفا و تحصن در روند برگزاری انتخابات خلل ایجاد کردند، حاکمیت پای برگزاری آن ایستاد.

کمتر نظام سیاسی در طول تاریخ مدرن وجود دارد که مدل برگزاری انتخابات مرسوم‌شده با وجود فشارهای سیاسی سنگین داخلی و خارجی، این‌گونه پای «حق انتخاب» مردم بایستد؛ تا جایی که همان کسانی که سال 88 سازوکار انتخابات را زیر سوال بردند و نظام سیاسی را متهم به «دستکاری در رای مردم» کردند، چهار سال بعد در همان روند قانونی با اختلاف «چندصد هزار رای» دولت را گرفتند! بعد در تهران لیست کاملی با نام «امید» را به بهارستان فرستادند و بعد شورای شهر و شهرداری. کتاب‌های تاریخ در آینده وقتی در حال روایت این بخش از تاریخ سیاسی ایران هستند، شبیه فیلم‌های طنز می‌شوند؛ چه آنکه بعد از رای‌آوری و نرمش تاریخی جمهوری اسلامی در ماجرای برجام و هسته‌ای هم این‌گونه شد.اما حالا دولت پس از 6 سال و اندی دستیابی به قدرت در ضعیف‌ترین حالت خودش به‌سر می‌برد، مجلس و شورای شهر هم که با هزار سلام و صلوات «امیدی» شدند، به نهادهای «بی‌توان» و «خسته» شبیه‌ترند.

حاکمیت حتی پس از اجرای افتضاح پروژه اصلاح قیمت‌ بنزین که خود دولت دنبالش بود، پشت دستگاه اجرایی را خالی نکرد. «بی‌انصاف»های سیاست بازهم نتوانستند کتمان کنند که اگر رهبری به میدان نمی‌آمد، دولت روحانی توان ادامه حیات نداشت. دولت با وجود برنامه‌ریزی دوماهه از فاصله تصویب قیمت جدید بنزین تا اجرای آن نتوانست شوک اجرا را کنترل کند، بعدتر هم با خنده‌ای غیرقابل هضم گفته شد اصلا از زمان اجرای آن خبر نداشته‌اند تا مثلا از بار مسئولیت کاسته شود.حالا به مردمی که حاصل رای‌دادن‌شان را این‌گونه می‌بینند باید گفته شود به‌ پای صندوق بیایید و مجلس جدید را انتخاب کنید. برای کسانی که روزی می‌گفتند «مسئولیت مذاکرات با من است» اما بعدها گفتند «برجام زیر نظر رهبری امضا شد»، برای کسانی که می‌گفتند «در 100 روز اول تحولات مثبت را خواهید دید» و بعدها گفتند «نمی‌گذارند کار کنیم»... شاید فکر به مساله مشارکت مردمی مهم نباشد اما برای نظام سیاسی ایران اهمیت زیادی دارد تا جایی که همین دولت مدیون انتخاباتی است که حاکمیت فراخوانی فراتر از تصور دموکرات‌ترین نظام‌های سیاسی جهان داد: «اگر نظام را قبول ندارید، به‌خاطر ایران رای بدهید.»

مساله دوم با وجود کارنامه غیرقابل دفاع روحانی و لیست امید، تصور اینکه نتیجه انتخابات به‌نفع منتقدان دولت تمام شده است، در حال شکل‌گیری است. پیش از این هم امیدواری‌ها در جریان منتقدان بالا بود، پس از اینکه سازوکارهای انتخاباتی اصلاح‌طلبان حتی نتوانست چهره‌های مشهور این جریان را به وزارت کشور بکشاند تا در انتخابات ثبت‌نام کنند، انتقادها به شورای عالی اصلاح‌طلبان شدید شد. انتقادها بیشتر به شخص عارف بود اما «کنایه‌فهم‌ها»ی سیاسی می‌دانند منتقدان انفعال اصلاحات، خاتمی را مسئول می‌دانند.

حتی طرح‌هایی مانند «سرا» که اختلاف‌آفرین شده بود در عمل بدون نتیجه به‌نظر می‌رسد. بدبین‌ها می‌گویند این اختلافات را جدی نگیرید، برای اثبات حرف هم انبوهی نشانه‌ تاریخی در دسترس است که نشان‌دهنده این است که جریان انتخابات در ایران می‌تواند در عرض چند هفته تغییر کند.ریشه اختلافات این ‌بار اما مهم است: «ناکارآمدی دولت و لیست امید در بهارستان و شورای شهر»، برای همین برعکس جبهه منتقدان دولت، در آن‌سو رقابت بر سر شرکت نکردن در انتخابات شکل گرفت. حالا با وجود این حرف‌ها تکلیف انتخابات اسفندماه چگونه خواهد بود؟

احتمالا با وجود اطلاعات در دسترس فعلی، اصلاح‌طلبان یک لیست اصلی با انبوهی از چهره‌هایی تشکیل خواهند داد که از نظر سیاسی اصلاح‌طلب کلاسیک نیستند. چهره‌های زیادی از اصلاح‌طلبان قدیمی و جوان وجود داشتند که به‌راحتی از فیلتر شورای نگهبان عبور می‌کردند اما داوطلب نشدند. فضای سنگین موجود علیه دولت و لیست امید مهم‌ترین دلیل این بی‌انگیزگی بوده است. حالا کار از کار گذشته و لیست نهایی باید از امکان‌های موجود بسته شود. خاتمی به‌ عنوان لیدر اصلی اصلاحات چهارشنبه گذشته موضع اول خود را درباره ماجرای بنزین اصلاح کرد و از شرکت در انتخابات گفت. از رهبری تقدیر کرد و از دولت انتقاد.

معنای سیاسی موضع خاتمی و خبرهای درگوشی سیاست مبنی‌بر اینکه او در روزهای پایانی مهلت قانونی ثبت‌نام داوطلبان انتخابات مجلس به‌شدت از چهره‌های اصلاح‌طلب درخواست نامزدی می‌کرده است، نشان می‌دهد سیاست رجوع به «صندوق‌ رای» در جبهه اصلاحات منتفی نشده است.حالا برای جبران ترس چهره‌های اصلاح‌طلب برای شرکت در انتخابات راه قابل پیش‌بینی اتاق فکر اصلاحات تمرکز بر پالس‌های مثبت احتمالی در سیاست خارجی و ورود به چالش‌های فرهنگی و اجتماعی خواهد بود. با این کار دو اتفاق همزمان روی می‌دهد: هم ترکیب سبد رای‌دهندگان به سمت طبقه متوسط شهری با دغدغه‌های فرهنگی مثبت می‌شود و هم تکثر منتقدان دولت تشدید خواهد شد.

به‌صورت طبیعی امیدواری منتقدان دولت به رای‌آوری موجب می‌شود حداقل به ‌ازای هر صندلی مجلس در کلانشهرها که فضا سیاسی‌تر است، سه نفر در صف انتظار باشند، بعد از رایزنی‌ها شاید در هر صندلی یک نفر را راضی به کناره‌گیری کنند اما به هر حال 60 نفر اصلی باقی‌مانده بعید است تصور شیرین نطق آتشین در بهارستان را رها کنند. مشکل بعدی اصولگرایان این است که در مسائل اجتماعی و فرهنگی مستعد «تیم‌ملی کامبوج شدن» هستند، آنها فکر می‌کنند تمرکز اصلی رای‌دهندگان روی اقتصاد و معیشت است و طرح چالش‌های اجتماعی تعیین‌کننده نیست. هرچند هنوز هیچ گروه سیاسی دقیقا ایده‌ای مشخص برای مجلس آینده ارائه نداده است اما اطلاعات فعلی ما می‌گوید نباید منتظر معجزه‌ای در روش‌های گفت‌وگو با رای‌دهندگان باشیم: اصولگرایان روی «غلط‌های دولت» حساب می‌کنند و اصلاح‌طلبان روی «غلط‌های اصولگرایان».

منبع: فرهیختگان

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار