آموزگار خلاق دبستان روستای سرپری در حومه شهر دهدشت می گوید کلید یک تدریس موفق و کارآمد، نفوذ به قلب دانش آموز است.
کد خبر: ۹۵۱۸۰۰
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۰ 30 March 2021

همه گیری ویروس کرونا نیز باعث شده تا جریان آموزش متفاوت تر از همیشه باشد. چالش ها و خلاقیت های آموزگاران در این شرایط خاص موضوعی است که پانا به آن پرداخته است.
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، فاطمه بهرامیان از معلمان خلاق این نسل از آموزش است که در گفت و گو با پانا از کلاس، مدرسه، دانش آموزان، چالش ها و شیوه های خلاق تدریس می گوید.
این معلم روستای سرپری در حومه شهر دهدشت با بیان اینکه تدریس و آموزش شغل من نیست، بلکه عشق من است و در خاله بازی های کودکی ام همیشه نقش یک معلم را داشتم می افزاید: «طی این چند سال تحربه کاری ام، همیشه کلاس هایم با لبخند و اشتیاق شروع شد؛ چند دقیقه ای از ساعت اول تدریسم را به نرمش و ورزش در حیاط مدرسه با بچه ها اختصاص می دهم و از حیاط تا کلاس لی لی کنان و جست زنان یا به اصطلاح کودکانه، خرگوشی طی می کنیم.»
بهرامیان با بیان اینکه کودکان از خانواده های متفاوتی با سبک هیجانی و رفتاری متفاوت به مدرسه می آیند، اظهار می کند: «یکی با قربان صدقه شنیدن و بوسه از خانواده جدا می شود و دیگری با عصبانیت و لیبل دست و پا چلفتی بودن و سرزنش شنیدن از والدین، معلم هوشیار باید بتواند محیط را برای هر دو کودک لذت بخش کند.»
این معلم خلاق تاکید می کند: «بسته به موضوع یادگیری، از روش های نوین تدریس استفاده می کنم. از آنجا که کودکان در سنین دبستان، از دست ورزی و تجربه کردن بهتر و بیشتر می آموزند، تمام تلاشم این است که کودک درس را زندگی کند؛ مثلا درس دانه ها را عینا انجام دهد؛ از گذاشتن دانه ها در یک پارچه مرطوب روی پنجره کلاس تا جوانه زدن و کاشتن در باغچه مدرسه و نهایتا میوه دادن. کاری که دانش آموزانم انجام دادند و شاهد تغییرات جز به جز رشد گیاه بودند.»
بهرامیان خاطرنشان می‌کند: «معلمان در تدریس، جز آموزش محتوای کتاب ها، رسالت دیگری هم دارند و آن آماده کردن کودک برای زندگی است.
او می افزاید:«موضوع مهمی که طی این چند سال تدریسم مشاهده کردم این است که کودکانمان وابسته بار آمده اند، کودکی که کفشش را خودش نمی پوشد، دکمه لباسش را نمی بندد و کیفش را در مسیر مدرسه بر دوش نمی اندازد، این کودک یاد نگرفته است که خودش زندگی کند و مادر به جای او زندگی کرده است.»
شروع کلاس با لی لی کردن دانش آموزان
کودک را باید در مدرسه به سمت مسئولیت پذیری سوق داد
او با بیان اینکه پایه و اساسِ مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس کودک و متعاقب آن مفهوم خودپنداره او این است که خودش شروع کند به تجربه کردن،یعنی کارهای شخصی اش را انجام دهد، بیان می کند: «کودک در ابتدا مهارت چندانی در انجام ماهرانه کارهایش ندارد، بشقاب غذا ممکن است در دستش بیفتد و بشکند، جورابش را ممکن است برعکس بپوشد و ‌... این ها مواردیست که کودک باید تجربه کند تا به مهارت برسد. ولی این مهم است که والدین بدانند؛ در این جریان پویا، اصطلاحاتی مثل ناشی بودن و بی توجهی و دست و پا چلفتی بودن را در مورد کودک به کار نبرند و او را بدون لیبل زدن به کارهایش، بپذیرند و حمایت کنند.»
این معلم روستای سرپری دهدشت تاکید می کند: «در مدرسه نیز باید کودک را به سمت مسئولیت پذیری سوق داد. طی ۵ سال تدریسم سعی کردم پاکبان مدرسه، کلاسم را تمیز نکند و این مسئولیت من و کودکانم بود؛ ما نسبت به محیطی که در آن زندگی می کنیم، مسئولیم. خوب یادم است یکی از سالهای تدریسم که در یکی از مدارس خاص خدمت می کردم روز آخر پاکبان به کلاسمان آمد و از من و بچه ها تشکر کرد به این دلیل که کلاس ما کمترین زحمت را برای او داشته چرا که همیشه منظم بود.»
وی با اشاره به اینکه در روش های تدریس از آزمایشگری فعال، بحث گروهی، یادگیری مشارکتی، استفاده از فناوری در کلاس، بارش مغزی و ... استفاده می کند، عنوان می کند: «در استفاده از فناوری، همزمان با پخش فیلم، وویس و انیمیشن از درس ها، گاهی از جریان کلاس و فعالیت های کودکان عکس می گیرم و کلیپ های جذاب برایشان تهیه می کنم و با استفاده از لپ تاپم در کلاس نمایش می دهم. این کار برای کودکان هم لذت بخش است و هم به خودباوری آنها کمک می کند.»
شروع کلاس با لی لی کردن دانش آموزان
در تدریس از پتانسیل های محیط مدرسه و کلاس استفاده می کنم
بهرامیان در ادامه می گوید: «یادم است که امسال در کتاب فارسی دوم (درس دوستان ما) بچه ها با استفاده از روش «بارش مغزی» اسم های مناسب تری برای جایگزینی واژه رفته گر عنوان کردند؛. نارنجی پوش مهربان، آقای تمیز، پاکبان و ... و در نهایت با دست خط خودشان نامه ای برای نویسندگان کتاب فرستادند و خواهش کردند که این واژه جایگزین شود.»
این معلم خلاق که در تدریس، از پتانسیل های محیط مدرسه و کلاس استفاده می کند، خاطرنشان می کند: «به اعتقاد بنده، این مسئله مهمی است که ما معلمان مطالبه گر باشیم و به نبود وسایل کمک آموزشی و ضعف در این زمینه انتقاد کنیم. من معمولا منتقد هستم، اما نبود این امکانات و آزمایشگاه در مدارس محل کارم، من را از آموزش ثمربخش متوقف نکرد. برای مثال، با همکاری دانش آموزانم، با استفاده از کاغذ باطله، کارتن های جای چیپس و پفک و چوب و شاخه خشک درختان، دسته های ده تایی و صدتایی درست می کردیم. یا کنار رودخانه کوچک روستا رفتیم و با گِل، تیله های مناسب جهت شمارش تهیه کردیم. شاید فکر کنید با این اقدامات وقت کلاس گرفته می شود، اما اینطور نیست؛ می توان با تلفیق ساعت های درسی، وقت و زمان را مفیدتر کرد. مثلا ساعت هنر، اسباب و وسایل ریاضی را ساختیم. هم دانش آموزان لذت بردند و هم هنرشان را نشان دادند و مشکل وسایل کمک آموزشی حل شد.

بهرامیان می گوید: «هنگام گروه بندی دانش آموزان از آن ها نظرخواهی می کردم. سعی کردم دانش آموزان هر گروه ناهمگن باشند، به طوری که دانش آموزانی که از لحاظ درسی مشکل داشتند در کنار دانش آموزان قوی قرار بگیرند و این تصمیم به روند پیشرفت تحصیلی آن ها کمک می کرد و آن را سرعت می بخشد.»
وی ادامه می دهد: «نام هر گروه را با توجه به سلایق و علایق همان گروه انتخاب می کردم. مثلا گروه فردوسی، شهید سلیمانی، دانشمندان کوچک و ... جهت مشارکت همه افراد کلاس و جلوگیری از قطبی شدن کلاس توسط دانش آموزان زرنگ و دارای مهارت های اجتماعی خوب، قرار بر این شد که هر هفته یک نفر نماینده کلاس باشد و این تصمیم نیز باعث شد که همه دانش آموزان در اداره کلاس نقش داشته باشند و دانش آموزان کم رو و همچنین آن هایی که اعتماد به نفس پایینی دارند، به تدریج مشارکت کنند و مهارت های اجتماعی خود را نشان دهند.»
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار