برای مثال یکی از ابهامات موسسه، پرداخت پاداشهای میلیونی به هیات مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان و شرکتهای وابسته به آن است که نیاز به تحقیق و تفحص مجلس از صندوق ذخیره فرهنگیان را دو چندان می کند، همچنین پس از افشای سوء استفاده های مالی مدیران سابق؛ شایعه دریافت حقوق های نجومی مدیران فعلی ؛ سفرها ؛ ماموریت های داخلی و خارجی شفاف سازی نشده است، زیرا دانستن حق مسلم معلمان است.
معلمان معتقدند که عدم شفافیت، نبود نظارت اعضا، حجم بالای سرمایه و انجام فعالیت های گوناگون و وجود ده ها شرکت در زیرمجموعه این موسسه، استخدام فرزندان دارای ژن خاص در شرکت های اقماری، صندوق ذخیره را به محیط مناسبی جهت رشد تخلفات و رانت تبدیل کرده است.
از زمان راه اندازی این صندوق تاکنون هیچ اقدام خاصی برای فرهنگیان انجام نشده است و تسهیلات ویژه ای به این قشر داده نشده است. هیات مدیره، صندوق را با سیستم بسته و انحصاری مدیریت می کند و سعی در عدم شفافیت این ابهامات دارد، مضافا اینکه تاکنون گزارش صحیح و مناسبی از عملکرد این صندوق اعلام نشده است، نهایتا اغلب اعضا از فعالیت صندوق ناراضی و به سلامت مالی آن مشکوکند. اما در فاز استانی، نحوه فعالیت و دیدگاه معلمان استان در خصوص نمایندگی مستقر در میدان کشوری، چند علامت سوال بزرگ دارد:
نخست؛ ساختمان میدان شهید کشوری است زیرا این مکان قبلا محل فعالیت گروههای آموزشی بود که توسط بیرانوند با اجاره ای کم به نوعی هبه شد و بخاطر خوشباشی و رضایت خاطر آنان گروههای آموزشی را به مکانی دیگر فرستاند. اکنون سوال این است میزان اجاره این مکان چقدر است و چگونه هزینه می شود؟ آیا این مبلغ آنقدر هست که گروههای آموزشی فدای پشت چشم نازک کردن حضرات شد؟
چرا مدیرکل جدید همچنان بر مدار سلف خویش به این مکان و افرادش محبت می ورزد؟ چه چیز پوشیده و مکتومی هست که این ساختمان همچنان در اختیار این افراد است و چه سودی برای معلمان دارد؟ آیا جریان به نامی آشنا اما غریب برای معلمان یعنی" انجمن اسلامی "برمی گردد، که ریاست انجمن با یکی از بازنشستگان موصوف و شاغل در آنجاست؟ این انتخابات انجمن که قرار بود خیلی قبل برگزار شود! چرا نشد؟ چرا انجمن در بین معلمان شفاف سازی ندارد؟ نقش انجمن های شهرستان ها چیست؟ چرا سفارشات آن دو یار دبستانی دیده نمی شوند؟
دوم اینکه؛ شرکت بیمه ای که در آنجا مشغول تجارت خویش است، وابسته به کیست؟ آیا اجاره می پردازد و قرارداد دارد یا خیر؟ چرا مدیرکل ،شفاف این موارد را رسانه ای نمی کند؟ مگر معلمان نامحرمند که باید در میان هزاران حرف و حدیث سرگردان و حیران باشند؟
سوم اینکه؛ با توجه به بخشنامه عدم بکارگیری بازنشستگان و عنایت به اینکه این صندوق یک موسسه تجاری است که زیر نظر دولت (وزارت آموزش و پرورش) اداره می شود، تکلیف مدیر و معاون بازنشسته آن چه می شود؟ آیا پایان دوران طلایی برای این دو فرد بازنشسته است و مدیرکل بر خلاف میل باطنی پایان کار آنها را امضا خواهد کرد یا خیر؟ چرا مدیرکل شفاف سازی نمی کند؟
نکته دیگر این است که معلمان سالهاست به فعالیت های صندوق ذخیره با شک و تردید نگاه می کنند و با توجه به تخلف های صورت پذیرفته در صندوق مرکز، آیا زمان آن فرا نرسیده است که مدیرکل استان اسناد قرارداد و نحوه فعالیت و دلیل استفاده و استمرار از بازنشسته ها را شفاف بیان کند؟ یا اینکه معلمان نامحرمند و رازهایی را نباید بدانند؟
نکته پایانی و قابل توجه این است که عالم و آدم در ایلام به بازنشستگی استاندار گیر داده اند و ریشه آن را از دیوان تا نفوذ و لابی می دانند! حال چرا جامعه بزرگ فرهنگی نباید در خصوص صندوقی که متعلق به معلمان شاغل است، همه چیز را بداند؟!
در اینجا روی سخن فرهنگیان با این افراد است که چه بهره مالی از این صندوق نصیب می شود که یک سر روابط به انتصابات اداره کل رسیده و سر دیگر آن به بازی های پشت پرده؟ جناب نماینده که روزگاری یار غار این آقایان بود در تمدید مدیریت چه نقشی دارد؟ آقای نماینده شما که برای بازنشستگی استاندار زمین را به زمان دوختید، حالا در مورد یاران خویش روشنگری می فرمایید؟
جامعه فرهنگی استان منتظر روشنگری است پس جناب استاندار حالا که مدیرکل سکوت کرده تا یاران انجمنی خود را حفظ کند بعنوان مدیرارشد استان طالب حق معلمان شوید. آقای سلیمانی دشتکی !معلمان نه رانت دارند نه نماینده و نه از تهران فشار وارد می کنند، هرچند مرید کسی نیستند، نیازی به مراد هم ندارند، اما حق آنها دانستن است و شما نیز مسئول! لطفا شمابفرمایید!! معلمان منتظرند.