پانزده خرداد همیشه شلوغ است؛ موج آدم ها می آیند و می روند؛ گویا زمان در این خیابان همیشه تند می گذرد؛ رهگذران با سرعت از کنار یکدیگر عبور می کنند؛ تهران و آدم هایش عجیب پیچیده اند؛ یک روز میان پیچ و خم بساط ها سر خم می کنند و از این یکی به آن یکی سرک می کشند و روزی دیگر، خوشحال از راه رفتن بر روی سنگفرش های پانزده خرداد، این نعمت را حق مسلمی می شمارند که تا همین چند وقت پیش تضییع می شد؛ حالا بساط ها جمع شده اند؛ 15 خرداد در تسخیر قدم هایی است که تند می روند...
کد خبر: ۱۷۳۴۳۷
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۲ 01 February 2016
هنوز هم اگر غریبه ای از پله های مترو پانزده خرداد پا به خیابان بگذارد، این ازدحام عجیب ماشین ها ، موتور سیکلت های چهار راه گلو بندک وآدم هایی که داد می زنند و مسافر می طلبند و مردمانی که چشمشان از همان پله آخر ، دو دو می زند، باعث تعجبش خواهد شد؛ گردشگرانی که می آیند تا سری به اتاق آئینه کاخ گلستان بزنند و رو به روی ایوان مرمر بایستند و غرق تماشای کاشی های زرد رنگ قجری شوند، از همین دسته آدم ها هستند که گاهی هم سر به بازار می زنند و  غرق شگفتی می شوند.

در این میان اما بازار تهران خیمه شعبده بازی آدم هایی بود که هر کدام بساطی داشتند و با قیمت های ارزان، مشتری ها را به سوی خود می خوانند؛ مقصر هر که هست،باشد؛ اقتصاد مریض ، جامعه بیکار، ... بهانه آنقدر بود که دیگر بازار جای راه رفتن نداشت؛ فریادهای ارزان فروشی از یک سو و موج هواداران از سوی دیگر بلبشویی از شهر رانشان می داد که دیگر ماهیت شهریش از دست رفته بود و مانده اش حکایت تلخ کلانشهری بود که در باتلاق اقتصاد بیمار فرو می رفت.

روایت تلخ تحقیقات

تحقیقات دکتر مراد ثقفی، پژوهشگر اجتماعی نشان می دهد در ده سال اخیر، رشد شهرنشینی بدون تناسب با مشاغل شهری، اتوماتیزاسیون تولید صنعتی، ناامنی شغلی (قراردادهای یکساله یا شغل های بدون قرارداد)، افت فعالیت کشاورزی، رکود و بحران های اقتصادی، از بین رفتن مغازه های محلی و رشد فروشگاه های زنجیره ای سبب شده تا دستفروشی رو به گسترش نهد.

این پژوهشگر اجتماعی که با هدف شناخت ویژگی های فردی دستفروشان، توضیح تنش های موجود بین دستفروشان و مغازه داران، شناسایی ظرفیت موجود و مورد نیاز برای ساماندهی دستفروشان و الگوی سازماندهی دستفروشان انجام داده است این تحقیقات را در سه کلانشهر تهران ، رشت و اهواز انجام داده است که خود گویای آمارهای نگران کننده است.

 60 درصد دستفروشان پیش از دستفروشی فعالیت تولیدی داشته اند. 43/6 درصد بیش از پنج سال است که به این شغل روی آورده اند. 33/5 درصد دستفروشی را به عنوان نخستین شغل انتخاب کرده اند. 78 درصد از دسفروشان به دلیل پیدا نکردن شغل مناسب، دستفروشی را انتخاب کرده اند و 37/5 درصد آنها منعطف بودن ساعت کار و نداشتن توان جسمی را بهترین دلیل برای این کار می دانند.

موج آدم های خریدار و فروشنده در پیاده راه 15 خرداد آنچنان رو به افزایش گذاشت که یکی از مسئولان شهری از شناسایی بالغ بر 762 دستفروش در محدوده پیاده راه بازار خبر داده بود.
صدای همهمه و فریاد، جمعیت انبوهی که راه رفت و آمد را سد کرده اند، ترافیک و تلی از  اجناس، پوشاک ، لوازم الکترونیک، مواد بهداشتی و خوراکی شرح حال پیاده راه پانزده خرداد بود که پای ثابت دستفروشان شده بود و شهر را بهم ریخته جلوه می داد.

سوال درستی است اگر در این میان کسی بپرسد که اگر دستفروشی، شهر را زشت می کرد و خلاف قانون بود، چرا جلوی چشم ماموران سد معبر بساط ها پهن بود و ناگهان قصه رفتن بساطی ها رقم خورد؟

استدلال های یک جامعه شناس

آمارهای به دست آمده نشان می دهد 88/6 درصد از دستفروشان مرد هستند که 64/4 درصد آنها متأهل و با میانگین سنی 37 سال که متأسفانه تحصیلات بالایی هم ندارند. 57/4 درصد این افراد تحصیلات زیر دیپلم دارند، 88/6 درصد دیپلم و زیردیپلم هستند و شرایط همسران این افراد هم وضع بهتری ندارد.

شاید در این شرایط اقتصادی دست و دل مدیریت شهری برای بر هم زدن سفره آنهایی که از دستفروشی نان می خورند؛ تصمیم آسانی نبود؛ اما تمام قصه دستفروشی اقتصاد نیست بلکه مدیران و برنامه ریزان شهری نگران دغدغه های اجتماعی بودند.

گفته های امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس  و مدرس دانشگاه  از دستفروشی همان استدلالی است که محل تامل بود؛ وی در این باره اظهار کرد: نه تنها این قبیل مشاغل از نظر اقتصادی و فرهنگی فایده ای ندارد بلکه بدآموزی بسیاری با خود به همراه دارد چرا که عموما افراد دستفروش از نظر روحی و روانی دارای ثبات شخصیتی نیستند و روانی زخم خورده و پر استرس دارند. دستفروشان آمادگی لازم را برای  ورود به ناهنجاری اجتماعی دارند و بسیار زودتر از یک فرد عادی در معرض آسیب های اجتماعی می باشند.

این استاد دانشگاه در گفتگو با سایت فردا  اعلام کرده است: افرادی که از این طریق امرار معاش می‌کنند یا زنان و مردانی که نان‌آور خانواده هستند که به دلیل بیکاری و نیاز، به انجام این گونه کارها روی آورده اند و برای حفظ عزت نفس خود مجبور به انجام این کار هستند و یا افرادی هستند که تحت پوشش دستفروشی به فروش مواد مخدر و.... اقدام می کنند که به آن روی آوردن به شغل های انگلی می گویند.

بدین ترتیب روایت رفتن دست فروش های پانزده خرداد از آذرماه رقم خورد؛ شهرداری تهران طرحی را برای جمع‌آوری و ساماندهی دست‌فروشان و بساط‌ گستران در سطح شهر تهران و به‌خصوص بازار تهران آغاز کرد. این طرح با همکاری نیروی انتظامی و سایر دستگاه ها آغاز شد و حالا در بهمن ماه بر خلاف سال های قبل، خبری از بساط های گشترده دستفروشان در پیاده راه 15 خرداد نیست.

اما آیا مردم از این وضعیت راضی هستند؟ روایت کردن از حرف های مردم سخت است؛ بیشتر آدم هایی که به پانزده خرداد می آیند، علاقه ای ندارند به صراحت حرف بزنند؛ آمارها می گویند  80 درصد از خریداران دستفروشان خانم ها هستند و شاید صحت این آمار را بتوان در جستجوی مردم نگاری ها دید؛ مردها کمتر حاضر به اظهار نظر می شوند و خانم ها راحتر حرف هایشان را می گویند؛

مردم چه می گویند

نشسته است بر روی یکی از نیمکت های پیاده راه پانزده خرداد؛ آفتاب زمستان کسی را اذیت نمی کند؛ از او می خواهم درباره حال و هوای این روزهای پیاده راه پانزده خرداد بگوید؛ قبل از دستفروشی ، بعد از دستفروشی ؛ با اخم نگاهی به صورتم می اندازد و بلند می گوید : لطفا مزاحم نشوید...!

مزاحمت همین گونه است؛ فریادی که آرامش را بر هم می زند، آدم هایی که مدام می خواهند روی اعصاب باشند ؛ به آن مرد میانسال می شود حق داد اما تنش رفتار او باعث شد دو خانم که روی همان نیمکت بودند پاسخی برای این سوال داشته باشند.
... می دونید اگه یه جایی باشه که این ها بروند بساط کنند، خیلی هم خوب است اما اینکه بیایند وسط بازار ولو شوند اصلا خوب نیست؛

خانم جوان دیگری هم در کنار او حرف هایش را می زند؛ زن جوان نقاش است و و در خیابان سی تیر زندگی می کند برای همین برای خرید به بازار می آید ؛ با دل رحمی خاصی که شاید برگرفته از همان روح هنریش باشدمی گوید : ممکن است آلودگی صوتی داشته باشند اما یک سری آدم بودند که داشتند از این راه زندگی می کردند. می گوید : پانزده خرداد حالا خلوت شده و این آدم ها نیستند اما من مخالف جمع کردنشان نیستم نگران اقتصاد خانواده هایی هستم که از همین راه نان می خوردند.

باز هم آقایی دیگر را دعوت به گفت و گو می کنم ؛ دو کیسه بزرگ خرید کرده است و به نظر می رسد اهل بازار آمدن باشد ؛ می گوید مسافر است و تا به حال هم به بازار تهران نیامده بود . پیاده راه را بدون دست فروش ها دیده و از این شکل راضی است ؛ می گوید از کسی بپرس که تهران زندگی می کند.

خانم میانسال است؛ ماهی یک بار را به بازار تهران سر می زند. می گوید مهر ماه پانزده خرداد خیلی افتضاح بود؛ حتی خود مغازه دارهای پاساژ رضا هم  اعتراض کردند که دستفروش ها جمع شوند؛ البته قیمت ها برای ما خوب بود ولی کاسبی آنها هم خوابیده بود.

خانم دیگری حرف های ما را می شنود؛ می گوید : به هر حال برای مغازه داری که اجاره می دهد و مایات می پردازد این بساط کردن ها خوب نبود؛ جنت آباد زندگی می کند؛ می گوید : بازار خیلی خوب شده ؛ قبلا آنقدر شلوغ بود که نمی شد راه رفت اما فکر می کنم عده ای هم گناه دارند و با همین دستفروشی زندگی می کنند. خودش می گوید البته رفته اند همین خیابان پشتی از ساعت شش عصر در صوراسرافیل هستند امابه هر حال در اینکه رفت و آمد بازار خوب شده شکی نیست.

سراغ آدم های زیادی می روم ؛ مردم حوصله ندارند؛ می خواهند به زندگیشان برسند؛ چند دستفروش را پیدا می کنم که پشتشان به دکه مغازه است؛نه تنها صحبت نمی کنند بلکه می ترسند؛ مدام می گویند خانم مزاحم نشوید ؛ رسم عجیب تکرار ؛ جلوی یک نفر را گرفتن آسان نیست ؛ برای مصاحبه هم باید بساطی پهن شود.

سرانجام یک آقای جوان به حرف می آید ؛ چه بگویم ؟ می گویم راضی هستید دستفروش ها جمع آوری شده اند؟می گوید بله ؛ خیلی خوب شد . بازار محل کارش  است ؛ از او می خواهم مقایسه ای بین بودن و نبودن بساطی ها داشته باشد؛ می گوید: جمعیت زیادی بودند که خریدار هم  بود اما بیشتر از خریدار مردم آزار بودند...

تصویب قوانین مدیریت شهری که متولی اجرای آن شهرداری‌ها هستند درباره چگونگی برخورد با مجرمان و متخلفان شهری به شهرداری‌ها آگاهی لازم را داده و نحوه برخورد با آنها را نیز مشخص کرده است. در قوانین موجود برای شهرداری‌ها دو پدیده تعریف و راه‌های برخورد با این تخلفات آشکار نیز بیان شده است. اولین تخلف تکدی‌گری است که جرم تلقی شده و وظیفه جمع‌آوری متکدیان به شهرداری محول شده است و دومی برخورد با دست‌فروشان در سطح شهرهاست که سد معبر یکی از دلایل برخورد با دست‌فروشان است.

بند نخست ماده 55 قانون شهرداری مصوب 1334 ، می‌گوید: طبق این ماده به شهرداری تکلیف شده است که با هرگونه سدمعبری برخورد کند، بر این اساس نیازی نیست که حتما سدکننده معبر مجرم باشد. سدمعبر طبق قانون خود تخلف محسوب و شایسته برخورد به شیوه جمع موانع سد کننده برای رفع این مشکل است. بر اساس آن شهرداری به عنوان رفع کننده سد معابر معرفی شده است اما اجازه دفع سد معبر را ندارد و شاید به همین علت بود که تمامی جلسات درخصوص ساماندهی و جمع اوری دستفروشان با نیروی انتظامی شکل گرفت وهیچ جلسه ای بدون حضور عوامل موثر نیروی انتظامی تهران بزرگ برای ساماندهی دستفروشان نبود.

حالا دسفروشان عصر ها به صوراسرافیل می آیند؛ مشتری هایشان برقرار هستند؛ اغلب مشتریان کارمندهایی هستند که آن زمان فراغت از کار پیدا کرند و بازار می چرخد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار