فناوری اطلاعات و توانمند سازی زنان /
یک پژوهشگر و محقق حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در یادداشتی برای تابناک زنجان نوشت: باید دید که آیا با ظرفیتهای موجود در حوزه فناوری اطلاعات کشور مسئولین متولی حوزه بانوان ایران دست به حمایت از راهکارهای توانمند سازی زنان در راستای اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهند زد و یا اینبار نیز مانند بسیاری از حوزه های دیگر، کشورهای مخالف و معاند کیان انقلاب اسلامی شروع به نوشتن نسخه و ایجاد زیرساختهای توانمند سازی زنان با جهت گیری های مد نظر خود خواهند کرد!
کد خبر: ۲۴۷۳۱۷
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۲ 11 September 2014
امروزه مساله ایجاد و ارائه راه کارهای توانمند سازی زنان به یکی از مهمترین اولویتهای مجامع جهانی و حتی داخلی بدل شده است اما در ابتدا باید به این سوال پاسخ گفت که مساله توانمندسازی چیست و چرا توانمندسازی آن منجر به بهبود شرایط زنان و در نهایت وضعیت جوامع مختلف بشری می شود.

طبعا برای پاسخ گفتن به این نیاز لازم است تا مفهوم توانمند سازی را شناخته و سپس به راهکارهای نوین جامعه اطلاعاتی برای تحقق آن بپردازیم.

تاکنون اندیشمندان جهان از ﺳـﻪ زاوﻳـﺔ ﻣﺘﻔـﺎوت ارﺗﺒـﺎﻃﻲ، اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ و ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع مفهوم توانمند سازی پرداخته اند  که در این رابطه روﻳﻜﺮد ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳـﻚ ﻓﺮآﻳﻨـﺪ ﺑـﺎﻻ ﺑـﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲﮔﺮدد و ﻗﺪرت ﻓﺮد را در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ و طبعا ﺑﺮاﺳﺎس اﻳﻦ دﻳﺪﮔﺎه، ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي ﻓﺮآﻳﻨﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ آن ﻳﻚ رﻫﺒﺮ ﻳﺎ ﻣـﺪﻳﺮ ﺳـﻌﻲ در ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻗﺪرت ﺧﻮد در ﺑﻴﻦ سرمایه های انسانی مجموعه اش می کند.

در ﺣﻘﻴﻘﺖ بر اساس این دیدگاه ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ را می توان اﺳﺎﺳﻲﺗﺮﻳﻦ دلیل برای ﻣﺸﺎرﻛﺖ در ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻃﻠﺒـﻲ برشمرد که در نتیجه آن از این مورد می توان به ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ زﻣﻴﻨﻪ ﺳﺎز ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي نام برد. 

پس بطور خلاصه این دیدگاه تاکید دارد که ﻫﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑـﻪ ﺣـﻖ ﺗﻌﻴﻴﻦ حق ﺧﻮد ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴـﺮي و ﺧﻮدﺑـﺎوري  افراد ﮔﺮدد، ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪي آنﻫﺎ را در ﭘﻲ ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. 

اما در روﻳﻜﺮد اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ تاکید بر  ﺗﻮاﻧﺎﺳﺎزي و ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺧﻮدﺑﺎوري افراد ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ و در رویکرد شناختی نیز تاکید بر احساسات درونی افراد نسبت به شرایط موجود برایشان می باشد که بطور خلاصه عبارت از معنی دار بودن نقش های اجتماعی برای افراد است و همچنین داشتن حس توانایی انجام مسئولیت های محوله اجتماعی و سازمانی است.

حال که به یک نگاه کلی از دیدگاههای مرتبط با مفهوم توانمند سازی اشاره نمودیم این نیاز احساس می شود که به مفهوم توانمند سازی اجتماعی نیز اشاره ای داشته باشیم .

ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي عبارت است از ایجاد توان تاثیرگذاری بر فعالیتها و ساختارهای اجتماعی که به واسطه آن ﺷﻬﺮوﻧﺪان از ﻣﻮﻗﻌﻴﺘ ﺑـﻲﺗـﺄﺛﻴﺮی بر جامعه و تصمیم گیرهای وابسطه به آن ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ ﻓﻌﺎل در ﺗﺼﻤﻴم سازی و تاثیرگذاری بر تصمیم گیرهای مختلف جامعه دست می یابند و به طبع آن ﺑﺮ ﺧﺮوﺟﻲ آن هم ﺗﺄﺛﻴﺮ می گذارند. 

لذا بصورت خلاصه می توان گفت که در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫـﺪف از ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳـﺎزي اجتماعی ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﺎﺻـﻠﺔ ﻗﺪرت در بین طبقات مختلف شکل دهنده یک جامعه ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ لذا بدون شک می توان اظهار داشت که مهمترین نتیجه این رویکرد افزایش حس تاثیرگذاری در آحاد اقشار جامعه است.

خوشبختانه این نوع نگاه به توانمند سازی منجر به تقسیم قدرت در جامعه شده و تمام شهروندان را مجبا به فعالیت موثر در راستای تحقق اهداف جمعی از جمله پیشرفت و توسعه یک جامعه می نماید.

در واقع باید تاکید نمود که ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي اجتماعی بنا بر آنچه پیشتر بیان شد ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ افزایش آﮔـﺎﻫﻲ ﺳﻴﺎﺳـﻲ و ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻣﻲﺷﻮد و ﻫﻢ زﻣﺎن ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان در اﻧﺠﻤﻦﻫﺎ، آنﻫﺎ ﺷﺮوع ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻬﺎدﻫـﺎ و ﻣﺤﻴﻂ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﺧﻮد ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﻨﺪ.

اما حال که به دیدگاه مناسبی از توانمند سازی و دلایل اهمیت آن اشاره شد لازم است تا به موضوع اصلی که توانمند سازی زنان در جوامع مدرن است اشاره شود.

اﻣﺮوزه بر کسی پوشیده نیست که زﻧﺎن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻴﻤﻲ از ﺷﻬﺮوﻧﺪان هرملت و ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳـﺎزي ﺟﺎﻣﻌـﻪ و ساخت اجتماعی آن ﻧﻘـﺶ ﻋﻤﺪهاي دارﻧﺪ کمتر تواسته اند به حقوق و ظرفیتهای خود دست یابند که تبعات آن در ابعاد فردی و جمعی یک جامعه محسوس و قابل بررسی است.

بطور مثال امروز بنا بر پژوهش ها و آمارهای مراکز معتبر علمی کشور بیش از 87 درصد جمعیت زنان کشور از لحاظ اقتصادی غیر فعال هستند و این مساله زمانی اهمیت خود را نمایش می دهد که به نسبت جمعیت زنان در کشور که بیش از 49 درصد می باشد واقف باشیم.

به عبارتی دیگر اگرآمار 80 میلیونی را برای جمعیت کشور در نظر داشته باشیم ،زنان حدود 40 میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل می دهند که از این بین حدود 35 میلیون نفر تنها از لحاظ اقتصادی مصرف کننده و نه تولید کننده محسوب می شوند.

البته باید توجه داشت که از یک مادر انتظار فعالیت اقتصادی نمی‌رود زیرا نقش مادری فراتر و مقدس‌تر از هر نقش دیگر برای یک زن می‌باشد اما باید به واقعیت نیز اشراف داشت که از 21 میلیون خانوار موجود در کشور حدوداً 3 میلیون خانوار زن سرپرست هستند و طبعاً عدم توانمندی ایشان در تأمین اقتصاد خانواده معضلات مختلف اخلاقی و اجتماعی را در پی خواهد داشت. 

اما در اینجا لازم دیده می‌شود که به مفهوم ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي زنان تأکید گردد زیرا این نوع توانمندسازی عبارت است از ﻓﺮآﻳﻨﺪي ﻛﻪ ﻃﻲ آن ﻗﺪرت دادن ﺑﻪ زﻧﺎن ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺑﺮﺗـﺮي ﻳﻚ ﻓﺮد ﺑﺮ ﻓﺮد دﻳﮕﺮ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻮان آن‌ها ﺑﺮاي اﺗﻜﺎ ﺑﻪ ﺧﻮد و ﮔـﺴﺘﺮش ﺣـﻖ اﻧﺘﺨﺎب در زﻧﺪﮔﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ پس توانمندسازی زنان می‌تواند به‌عنوان راهبردی در توسعه ظرفیت‌های این بخش ویژه از جامعه و جلوگیری از شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی نامطلوب موردتوجه دولت‌ها قرار گیرد.

خوشبختانه در پژوهش‌های علمی و جهانی ﺑﺮاي فرایند ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي زﻧﺎن پنج مرحله تعریف‌شده است که عبارت‌اند از رﻓـﺎه، دﺳـترﺳـﻲ،آﮔﺎﻫﻲ، ﻣﺸﺎرﻛﺖ و ﻛﻨﺘﺮل. در ﻣﺮﺣﻠﺔ رﻓﺎه، رﻓﺎه ﻣﺎدي زﻧﺎن ازجمله رفاه مادی و تغذیه ﺑﺮرﺳـﻲ می‌شود. 

در ﻣﺮﺣﻠﺔ دﺳترﺳﻲ نیز زﻧﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻮﻟﻴﺪ سرمایه و ﻛﺎرﻫﺎي ﻣﻮﻟﺪ درآﻣﺪ، ﺧﺪﻣﺎت، آموزش‌های ﻣﻬﺎرت زا و ﻣﺤﺼﻮل و دﺳﺘﺮﻧﺞ ﺧﻮد دﺳﺘﺮﺳﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. 

در ﻣﺮﺣﻠﺔ آﮔﺎﻫﻲ، زﻧﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺸﺨﻴﺺ دﻫﻨﺪ که کاستی‌ها شکل‌گرفته در مورد آن‌ها ناشی از ناآگاهی‌های فرهنگی است و از دیدگاه خداوند متعال تمام انسان‌ها برابر بوده و برابر آفریده‌شده‌اند. تا در ﻣﺮﺣﻠﺔ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ، زﻧﺎن قادر شوند تا در ﺗﻤﺎم برنامه‌های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺧﻮد ﺷﺮﻛﺖ کرده و ﻣﺸﺎرﻛﺖ داشته باشند.
اما در مرحله آخر نیز ﻛﻨﺘﺮل ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺗﻮازن ﻗﺪرت ﺑﻴﻦ زﻧﺎن و ﻣﺮدان اﺳﺖ.

با توجه به آنچه تاکنون بیان شد ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي زﻧﺎن در ﺗﻮﺳﻌﺔ ﭘﺎﻳﺪار ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﻲ دارد زیرا ارزش‌های اﺻﻠﻲ ﺗﻮﺳﻌﺔ ﭘﺎﻳـﺪار را ﺑﺎﻳﺪ در ارﺗﻘﺎي ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧـﺪﮔﻲ ، ﺗـﺄﻣﻴﻦ برابر ﻧﻴﺎزﻫـﺎي اﺳﺎﺳﻲ، ﺗﻼش در ﺟﻬﺖ رﻓﻊ اﺧﺘﻼﻓﺎت ﻃﺒﻘﺎﺗﻲ در ﺟﺎﻣﻌﻪ، رﺷﺪ آﮔﺎﻫﻲ ﻋﻤﻮﻣﻲ، اعتمادبه‌نفس و اﻋﺘﻘﺎد آوردن آحاد ﻣﺮدم ﺑﻪ تأثیرگذاری بر روند پیشرفت و توسعه کشور دانست. 

حال این سؤال مطرح است که چگونه می‌توان به این اهداف در جامعه دست‌یافت بدون اینکه جامعه ما دچار آسیب‌های ناشی تهاجم فرهنگی و غرب‌زدگی شود؟

از دید نگارنده پاسخ به این سؤال را می‌توان در ظرفیت‌های جامعه اطلاعاتی و حوزه فناوری اطلاعات یافت زیرا تنها در کشور مانند ایران امروز ضریب نفوذ اینترنت به بیش از 50 درصد افزایش‌یافته و تنها در یک شبکه ارتباطی مانند تلگرام بیش از 30 میلیون کاربر ایرانی عضویت و فعالیت دارند.

بدون شک امروز پرواضح است که اﻓـﺰاﻳﺶ فرصت‌های ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﺮاي نقش‌آفرینی و ﻣﺸﺎرﻛﺖ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ زﻧـﺎن در مسیر پیشرفت و تعالی کشور مهم و دارای اهمیت جلوه می‌کند لذا جز به مدد فناوری اطلاعات نمی‌توان خیل عظیم جمعیت زنان کشور را با حفظ ارزش‌های دینی و فرهنگی توانمند ساخت.

بطورمثال متاسفانه قرنهاست که ﻣﺤﺮوﻣﻴﺖ زﻧﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ از دﺳترﺳﻲ ﺑﻪ ﻓﺮﺻﺖﻫـﺎي ﺑﺮاﺑـﺮ و بطور ویژه در حوزه آموزش و اشتغال ﻧﺎاﻣﻨﻲ اﻗﺘﺼﺎدي زﻧﺎن را در پی داشته است زیرا خواهی نخواهی برخی از زنان مجبور به تامین معاش خانواده های خود بدلایلی از جمله فوت همسر و طلاق هستند و این پدیده به قدری جدی است که حتی در ﻛﺸﻮرﻫﺎي اروﭘﺎیی که خود را در ظاهر داعیه دار دفاع از حقوق زنان می دانند 18 ﺗﺎ 25 درﺻﺪ از ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎي ﻓﻘﻴﺮ، زن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻫـﺴﺘﻨﺪ، البته ناگفته نماند که اﻳﻦ درﺻﺪ ﺑﺮاي کشورهایی از جمله اﻳﺮﻟﻨﺪ 40، ﺑـﺮاي ﻛﺎﻧـﺎدا 50 و ﺑـﺮاي ایالات متحده آمریکا 63 درﺻـﺪ اﺳـﺖ.

بنا بر برخی از آمارها در اﻳﺮان 30 درﺻﺪ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎي دﻫﻚ اول درآﻣﺪي، ﺑﻲﺳﺮﭘﺮﺳﺖ و ﻳـﺎ داراي ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ زن ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﺣﺘﻤﺎل اﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﻓﻘﺮ ﺑﺮاي ﺧﺎﻧﻮارﻫﺎي ﺑﺎ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ زن درﻣﻨـﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮي 35 درﺻﺪ و در ﻣﻨﺎﻃﻖ روﺳﺘﺎﻳﻲ 65 درﺻﺪ اﺳﺖ. 

ﻣﻨﺒﻊ اﺻﻠﻲ ﻣﺨﺎرج زﻧﺎن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار در 65 درﺻﺪ از اﻳﻦ ﺧﺎﻧﻮارﻫﺎ ﻛﺎرﻛﺮد اﻋﻀﺎي ﺧﺎﻧﻮار و ﻳﺎ درﻳﺎﻓﺖ ﺣﻘﻮق ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻲ و ﻣﺴﺘﻤﺮي ﺑﺎزﻣﺎﻧـﺪﮔﺎن اﺳـﺖ اما 35 درصد باقی مانده این جمعیت برای معاش وابسته به کمک های خیریه افراد و نهادها هستند.  

با توجه به این آمارهای تلخ می توان دریافت که چرا واژه فقیرترین فقرا برای زنان سرپرست خانوار به دفعات در اسناد توسعه ملل متحد تکرار شده است لذا برای رفع این فقر که ناشی از عدم توانمندی زنان است می توان به بهره برداری موثر از ظرفیتهای آموزشی و توانمندسازی مبتنی بر فناوری اطلاعات چشم امید داشت زیرا بر خلاف روشهای کلاسیک فناوری اطلاعات با هزینه ای کمتر و ضریب نفوذ بالاتر امکان بهره مندی جمعیت گسترده ای از مخاطبین را از خدمات آموزشی فراهم می آورد.

خوشبختانه با تلاشهای صورت گرفته در دو دهه گذشته امروز ضریب نفوذ اینترنت در کشور بیش از 50 درصد شده است و حتی بیش از 16 هزار مرکز ICT روستایی جهت ارائه خدمات پایه فناوری اطلاعات در کشور فعال می باشند که بهره گیری از این ظرفیت در کنار وجود شبکه گسترده تلفن همراه می تواند حتی در محروم ترین نقاط کشور فرصت ارائه محتوا و مفاهیم آموزشی مورد نیاز برای توانمند سازی زنان را فراهم آورد.

حال باید از مسئولین و نهادهای تصمیم ساز  و تاثیر گذار خواست تا با توجه به واقعیت های آماری که پیش از این بیان شد بیش از پیش با همت و دقت نظر نسبت به بکارگیری ظرفیتهای فناوری اطلاعات و فضای مجازی در حوزه توانمند سازی بانوان تلاش نمایند اما با این حال بازهم در پایان این یادداشت پیشنهاداتی جهت بهره برداری می گردد :

1. توسعه آموزش های کاربردی و مهارتی فناوری اطلاعات ویژه بانوان
2. ارائه تسهیلات ویژه جهت برگزاری دوره های آموزشی مهارتهای ICT در مناطق کمتر برخوردار
3. ایجاد دانشکده الکترونیکی ویژه توانمند سازی زنان و دختران در حوزه های اقتصادی ، فرهنگی ، بهداشتی و اجتماعی
4. توسعه و حمایت از برگزاری دوره های شهروندی الکترونیکی در کلان شهرها با تاکید بر آموزش زنان و دختران

با توجه به آنچه بیان شد در پایان باید انتظار کشید و دید که آیا مسئولین متولی حوزه بانوان ایران زمین خود دست به حمایت از راهکارهای توانمند سازی زنان در راستای اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهند زد و یا اینبار نیز مانند بسیاری از حوزه های دیگر، کشورهای مخالف و معاند کیان انقلاب اسلامی شروع به نوشتن نسخه و ایجاد زیرساختهای توانمند سازی زنان با جهت گیری های مد نظر خود خواهند کرد!


یادداشتی از : نوید کمالی - محقق و پژوهشگر حوزه رسانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار