به گزارش تابناک از خراسان رضوی، این روزها در کلانشهر مذهبی جهان مشهد
نمایشنامه‌ای به روی صحنه رفته است که حتی قلم هم از شرح آن شرم دارد.
"نمایشگاه لودلو" از اولین آثار لنفورد ویلسون نمایشنامه‌نویس امریکایی است که در سال 1965 و برای اجرا در کافه های امریکا نوشته شداما چه نکته ای باعث می شود که این نمایشنامه برای اجرا آنهم در شهر مقدس مشهد انتخاب و در مراحل بازبینی تایید شود خود جای سوال دارد؟!
"نمایشگاه لودلو" داستان دو دختر هم‌خانه است. شخصیتی به اسم راشل در اصل دختری است جذاب و بی‌پروا که با هنجارهای اجتماعی زمان خود به مبارزه و انتقاد بر می‌خیزد و شخصیت دیگر داستان اگنس دختری ساده و خجالتی است و به بیانی دیگر رفتاری شرقی دارد و کارگردان در تلاش است شخصیت هنجار شکن داستان را فردی عاقل نشان دهد .
با دیدن صحنه‌های استفاده از لباس خواب توسط دو بازیگر
دختر این نمایشنامه در نهایت باید گفت داستان به‌صورت ان‌شاالله غیرعامدانه و ناآگاهانه - و
همراه با غفلت - نه ان‌شاالله با غرض و مرض - و با اجرای بی‌هویت و استفاده از متنی ضعیف و رنگهایی داغ و لحنی محرک به خط
قرمزها می‌پردازد و با تابوشکنی‌های معارض با هویت اصیل ایرانی - اسلامی سعی در به سخره گرفتن ماهیت اصلی دختران
آریانی باحیا و مسلمان معتقد به اصالت حجاب دارد و دست مایه‌هایی از همجنس‌گرایی نیز در آن به ذهن متبادر می‌شود.
متاسفانه اینگونه برداشت می‌شود که انگار زیر پا گذاشتن شئونات اخلاقی و رسیدن به سبک و سیاقی جدید از فرهنگ وارداتی غربی و هتک حرمت و دریدن فرهنگ ایران اسلامی عزیزمان بیش از هرچیر قابل تأمل و نقطه دردرناک این گونه نمایشنامه هاست. نمایشنامه‌هایی که توسط کارگردانانی تازه کارگردان شده شکل می گیرد و فحوای محتوایی این اجراها نتیجه ای جز ضربه بر پیکره تمدن هزاران ساله ایرانی و هویت ایرانی و اسلامی ما به نظر نمی رسد.
هر چند در مقدمه این مطب جای بسط و شرحی کوتاه بر فضای فعلی سالن نمایش و تئاتر شهر مشهد و حضور معدودی از اهالی بی قید و بند آن خالیست اما به امید تدبیر در رفع اینگونه معضلات در حال حاضر از درج آن به لحاظ ضرورت حفظ عفت کلام و رعایت حریم‌های اخلاقی به جهت استفاده ازدیالوگ‌ها و حرکات و سکنات مبتذل و مستهجن در جلوی درب های ورودی و البته داخل سالن معذوریم.
گویی عده‌ای شبه هنرمند از طائفه منتسب به تئاتر، در حال
نابودی این هنر فاخر و هتک کلامی و زیر پا گذاشتن شئونات اخلاقی و تضعیف عناصری همچون غیرت و هویت دینی و
ایرانی ما دارند و انگار بهار برخی مدیران برای بیدار شدن از خواب زمستانی فرا نرسیده است.
در این راستا عنایت به تاکیدات امام امت و رهبر معزز انقلاب مبنی بر شناخت راههای نفوذ تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمنان جدیست که گاهی نادیده انگاشته شده و دشمن به ظاهر دوست آرام آرام از پنجره ای به نام هنر داخل آمده و بی عفتی و حرمت شکنی را در روح و جان جوانان ما نفوذ می‌دهد.
و اما این نمایش نامتناسب این روزها در مشهدی درحال اجراست که قرار است این شهر پایتخت معنوی کلانشهرهای جهان باشد و بسیاری از هنرمندان اصیل و شناسنامه دار استان سالها مایه بالندگی تئاتر خراسان و درخشش آن در کشور بوده و ذره ذره کسب آبرو نموده اند. ( جواد آریانی / تابناک خراسان رضوی )
سلام با نظر نویسنده کاملا موافقم.خیلی ساختار شکنانه بوده این تئاتر
این تئاتر با این وضعیت افتضاح و مبتذل اگر ژاپنی هم بود بد بود ربطی به امریکایی بودنش ندارد ... متاسفم برای ارشادی که باید ارشاد شود! من نمایش را دیدم . با هیچ کدام از این نظرات موافق نیستم چون به نظرم این برداشت ها از یک اثر هنری تنها از یک ذهن بیمار بر می آید نه یک انسان عادی... این اثر قابل تامل و بسیار عمیق است و از دست اندر کارانش بسیار تشکر میکنم. امثال این افراد (آقای خبرنگار) باعث عقب افتادگی هنر و فرهنگ در این شهر شده اند... به امید روزهای بهتر برای هنر شهرمان... 
ای بابا .. اگه گذاشتن ی تئاتر خوب اجرا بشه. چرا روشنفکرای جامعه برای این تئاتر چیزی ننوشتن ؟ها ؟پس اکرانش خوب بوده. سطح شعورتون رو باید بالا ببرین
| اکران نه بهش اجراء میگن دوستانی که سلیقه یا عقیده متفاوتی دارن میتونن تاتر دیگه ای رو برای تماشا انتخاب کنن. اخلاق شهروندی ایجاب میکنه که به خودشون اجازه ندن برای بقیه آدمها تعیین تکلیف کنن و به زور سلیقه خودشون رو به سایر شهروندان تحمیل کنن. درود بر این دغدغه مندی ... احسنت و مرحبا ... این حساسیتها باید باشد ... اجرتون با امام رضا 
سالها به بهانه تئاتر مذهبی معنای معنویت و اخلاق را در ژانر تئاتر به فحشا و ابتذال نزدیک کردید بگونه ای که انسان با شنیدن معنویت و حرم در تئاتر یاد کاسب های دور حرم میافتاد .حالا هم شعور و دانش تئاتری که نداری حداقل به سلیقه ای متفاوت با خودت احترام بگذار . فهمیدن این نمایش پپیشکش چه برسه به نقد کردنش | تو که با شنیدن حرم یاد چیزای دیگه میافتی بیشعور و دانشی ... کذب استنمایش در جشنواره فجر اجرا شده
میزانسن یعنی چی خبرنگار؟
برای این آقای خبرنگار مغرض و بی سواد متاسفم.آقای خبر نگار دلواپس!لطفن پرچم پاک اسلام و ایران رو از دستان آلوده ی خود به زمین بگذار تا بیش از این موجب کدورت مسلمانان و مومنان و ایرانیان نشوی. | این توهین شما مصداق نقد است!؟ تعجبم چرا این کامنت رو نشر داده تابناک ...واقعا که شما خودت اخلاق داری که به خبرنگار انواع تهمتها رو میزنی ... هر کی شما رو تایید نکرد بی سواده و مغرضه و دستاش آلوده ست و دست دست دست ...
اینا کی وقت میکنند لاک ناخنهاشونو پاک کنند ... واقعا چرا از آزادی سواستفاده میکنند ... چرا بی جنبه ایم اینقدر !؟ از تابناک ممنونیم کاملا واضحه که این آقا جواد گل و فاقد سواد هنری و فاقد خیلی چیزای اساسی دیگه.فقط و فقط دنبال شلوغ بازی های کودکانه س.چون مطلبش که اصلن دارای پایه علمی و منطقی نبود.وفقط برداشت هایی بود پر از خامی جوانی و غرض ورزی احساسی... ربطی به تفاوت سلیقه ها نداره، اگه همه قانون اساسی مون رو قبول داریم یعنی اسلام رو قبول داریم یعنی قرآن رو قبول داریم و حق نداریم بگیم عمل نکردن به قرآن تغییر سلیغه است بلکه عین بی قانونی است و باید باهاش به شدت برخورد بشه همون جور که باید با مفاسد اقتصادی برخورد بشه، هر ذهن پاکی بدور از غرض ورزی میفهمه که تئاتر فوق هرچقدر هم از نظر مفاهیم ارتباطی بالا باشه از نظر شرع مقدس ما قابل قبول نیست یعنی حق نداریم برای انتقال یه موضوع حالا به نسبت خوب از ابزار نامناسب استفاده کنیم، هر عقل سالمی میفهمه که پوشش و رفتار شخصیت های داستان از نظر شرع مقدس اشکال داره، و دوستانی هم که میگن سلیقه است باید بدونن که اکثریت مردم قانون اساسی بر اساس اسلام رو قبول کردند (و دارند) پس الکی خودشون رو به کوچه ی علی چپ نزنند و خودشون رو توجیه نکنند. دیدن یک تئاتر باید برای عام باشه نه به قول بعضی از دوستان فقط برای به اصطلاح روشنکران جامعه.حتی اگه کسی هنرمند هم نباشه به راحتی از دیدن این تصاویر متوجه تضاد این تئاتر با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما میشه.از دغدغه‌های ارزشمند نویسنده ممنونم عزیزجان شما نرو نگاه کن مگه مجبوری اخه من نمی دونم چرا بعضیها اینقدر تک بعدی به همه چیز نگاه میکنن و سعی میکنن بقیه را همراه خودشون به بهشت هدایت کنند دیدن یک اثر هنری بحث مذهبی یا فریادهای مرگ بر آمریکا نداره.همه خسته اند از نصیحت و تکرار مکررات.