بررسی موانع بین‌المللی شدن سینمای ایران؛
دولت با ظرفیت‌های فعلی چگونه می‌تواند شرایط حضور فیلم‌های ایرانی را در دیگر کشورها مهیا کند؟
کد خبر: ۳۴۶۰۵
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۴ 13 May 2015
به گزارش تابناک یزد، «جدایی نادر از سیمین» که با نام «A separation» در دنیا معروف شد را می‌توان موفق‌ترین فیلم ایرانی دانست که جهانی شد. قراراداد 170 هزار دلاری سازندگان فیلم با شرکت «ممنتو» و نمایش آن در 243 سالن در کشورهای فرانسه، تایلند، آلمان، مجارستان، سوئد، سوییس، بلژیک، هلند، برزیل، بریتانیا، ترکیه، کانادا و امریکا؛ در کنار جایزه‌های رنگارنگ از جشنواره‌های مختلف؛ موفقیتی‌هایی بودند که سینمای ایران پیش از «جدایی» به خود ندیده بود. البته این رقم تقریبی؛ گوشه‌ای از درآمدهای بین‌المللی این فیلم است و رقم کلی درآمدزایی فیلم تاکنون رسانه‌ای نشده است.

فیلمی مانند «رنگ خدا» نیز  با قرارداد حدود 650 هزار دلاری از دیگر نمونه‌های موفق در زمان خود است. از آن‌جا که هیچ موفقیتی تصادفی نیست؛ با واکاوی دلایل این موفقیت‌ها در زمان کنونی که صحبت‌ از سیاستگذاری مسئولان دولتی درباره ارتقای سطح سینمای ایران و همکاری با کمپانی‌های پخش بین‌المللی فیلم - به دست آوردن بازار اکران جهانی و قراردادهای مشترک ساخت فیلم - است؛ می‌توان الگویی برای مسیر پیش‌رو ترسیم کرد.

امسال هم مانند سال گذشته؛ فصل چهارم دفترچه سیاستگذاری‌های سازمان سینمایی بر حضور بین‌المللی سینمای ایران تاکید دارد و شورایی در این رابطه تشکیل شده است. اما آیا بسترهای کنونی سینمای کشور آمادگی گسترش ارتباطات و مبادلات جهانی را دارد؟ دولت با ظرفیت‌های فعلی چگونه می‌تواند شرایط حضور فیلم‌های ایرانی را در سالن‌های سینمای دیگر کشورها مهیا کند؟  این ایده را باید یک طرح روی کاغذ بدانیم یا دولت توانایی اجرای سیاست‌های تدوین شده خود را دارد؟

شرح بستر سینمای ایران برای حضور در عرصه‌های بین‌الملل

ابولفضل جلیلی؛ مشکل را در یک جمله خلاصه می‌کند: "ما نمی‌خواهیم ایران را بین‌المللی کنیم بلکه می‌‌خواهیم بین‌الملل را ایرانی کنیم."

او می‌گوید: ما نمی‌خواهیم حرفی بزنیم که برای جهان مهم باشد بلکه می‌خواهیم حرف‌های ما را جهان قبول کند. این با هیچ ترفندی امکان‌پذیر نیست. دموکراسی چنین چیزی را نمی‌پذیرد. ما می‌توانیم جهانی شویم اما باید روش و بیان جهانی را پیدا کنیم. در واقع اگر دیدمان را باز کنیم؛ جهانی و بین‌المللی هستیم.

رامین رحیمی که روابط خوبی با پخش‌کننده‌های اروپایی دارد؛ نوشتن قصه‌‌هایی با پیام جهانی و برای مخاطب جهانی، حضور مشاوران بین‌المللی در کنار فیلم‌ها و بیزینس پلن را از الزاماتی دانست که فیلم‌های ایرانی از آن‌ها بی‌بهره‌اند: تا زمانی که این اتفاق‌ها نیفتد ما نمی‌توانیم به اکران‌های بین‌المللی و جذب پخش‌کننده خارجی فکر کنیم.

به اعتقاد او؛ فیلم‌های ما بومی‌ هستند و با معیارهای جهانی ساخته نمی‌شوند. همچنین در ایران رانت‌خوارها علاقه‌ای به بیزینس پلن برای فیلم‌ها ندارند زیرا داشتن نقشه‌ی اقتصادی با منافع آن‌ها در تضاد است.

رحیمی؛ درباره دلایل موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» در مجامع بین‌المللی می‌گوید: این فیلم به موضوعاتی مانند آلزایمر، پدر، مهاجرت و طلاق اشاره دارد. مضامینی که برای هر مخاطبی با هر فرهنگی جذاب است. این ابعادِ فیلم باعث موفقیتش در فستیوالی مانند برلین و اسکار و طبعا رغبت کمپانی برای سرمایه‌گذاری روی آن می‌شود.

جلیلی؛ به تاثیرپذیری اشتباه فیلمسازان ایرانی از فیلم «جدایی نادر از سیمین» اشاره می‌کند: فیلمسازان ما تنبل هستند و حکومت؛ مردم ما را تنبل بار آورده. زمانی که یک نفر موفق می‌شود؛ این تصور در ذهن همه به‌وجود می‌آید که همه می‌توانند موفق شوند. به همین دلیل با خیلِ عظیمی از فیلم‌های دوربین رویِ دست و پایانِ باز مواجه می‌شویم که از پیام جهانی موجود در فیلم که مولفه موفقیت جهانی آن بوده؛ غافلند.

محمد اطبایی؛ یکی از پخش کننده‌های ایرانی؛ با تاکید بر مشکل فیلم‌نامه و گسترش طرح اولیه فیلم‌های ایرانی می‌گوید: چند سالی‌ست که در مجامع بین‌المللی یک دافعه نسبت به فیلم‌های ایرانی به‌وجود آمده و از آثار آپارتمانی، بدون فضای خارجی و شخصیت‌های محدود به‌عنوان یک آسیب جدی سینمای ایران سخن می‌گویند. ما در کشور؛ نیروی انسانی خلاق زیاد داریم اما این مولفه به تنهایی برای موفقیت بین‌المللی کافی نیست. با افراد زیادی روبرو شده‌ام که از ایده‌های درخشان فیلم‌های ایرانی گفته و با تاسف از ناپخته بودن این ایده‌ها در فیلم‌های ساخته شده می‌گویند.

رحیمی؛ در زمان کنونی بهترین راهکار را در جذب کمپانی‌های خارجی و بها دادن به کارگردان‌هایی مانند کیارستمی و فرهادی عنوان می‌کند: نام کارگردان و محبوبیتش در مجامع بین‌المللی؛ یکی از مهمترین پارامترها برای پخش‌کننده خارجی است. در زمان فعلی که ما تعداد کارگردان‌های نام‌آشنای‌مان در مجامع بین‌الملل به تعدادِ انگشتان یک دست هم نمی‌رسد؛ باید از چنین ظرفیت‌های محدودی استفاده کنیم و در آینده با آموزش و برگزاری ورک شاپ‌های متعدد؛ افراد مقبولی را پرورش دهیم.

اطبایی معتقد است که در این سال‌ها حتی نام کارگردان‌های شناخته شده هم دیگر ضامن فروش فیلم‌های ایرانی در مجامع بین‌المللی نیست: سینمای ایران باید متحول شده و دولت به حمایت جدی در همه زمینه‌ها از توسعه زیرساخت‌های تولید و ابزار تا پخش، تزریق سرمایه‌ به صنعت سینما و آموزش نیروی متخصص بپردازد. سینماگران ما باید بدانند دیگر هر فیلمی امکان توفیق در مجامع بین‌المللی و بازار‌های جهانی را ندارد و در رقابت با حجم زیاد فیلم‌های تولیدی سراسر جهان باید حرف جدیدی داشته باشند.

او با طرح این مسئله که هزینه‌ی تولید فیلم در ایران پایین است؛ ادامه داد: نرخ خرید فیلم‌ها براساس هزینه ساخت فیلم تعیین می‌شود و نباید انتظار داشت برای فیلم‌هایی با بودجه ۵۰۰ میلیون تا یک میلیاردی؛ قیمت خرید میلیون دلاری و حتی چند صد هزار دلاری مطرح شود.

این پخش‌کننده بر نامناسب بودن زیرساخت‌ها تاکید دارد و بر این اعتقاد است که ما امکان ارائه حداقل استانداردهای جهانی را برای پخش بین‌المللی نداریم: در وضعیت کنونی، بازاری برای آثار ایرانی وجود ندارد. پایین بودن کیفیت فیلم‌های سینمای ایران، کمبود سرمایه در عرضه و پخش بین‌الملل، مشکلات عام اقتصادی، رقابت شدید به واسطه تولید بالای فیلم در همه کشورهای جهان و حتی تحریم‌های سیاسی همگی دست به دست هم داده که ما سهمی در بازار‌های تجاری جهان نداشته باشیم.

برای جذب کمپانی‌های پخش خارجی چه باید کرد؟

جلیلی در پاسخ به این سئوال می‌گوید: ما باید درکِ فیلم‌سازی‌مان را بالا ببریم و از جشنواره‌های خارجی به‌عنوان سکوی پرتاب و دریچه‌ای به سمت پخش‌کننده‌های بین‌الملل استفاده کنیم. اگر فیلم ما خوش‌ساخت باشد و پیامِ جهانی داشته باشد؛ خریدار جهانی هم پیدا خواهد کرد.

او با اشاره به مضامین فیلم‌های ایرانی که غالبا بومی هستند؛ ادامه می‌دهد: با ادامه این مسیر هیچ پخش‌کننده‌ای فیلم ایرانی را نمی‌خرد. برای جهانی شدن باید کارمان را قوی کنیم. پخش‌کننده چه در ایران و چه خارج از ایران؛ کاره‌ای نیست. فیلمساز و عوامل فیلم باید فیلم خوب بسازند تا مشتری جهانی پیدا کند.

جلیلی می‌گوید: آقایان بیضایی، کیارستمی، تقوایی، مخملباف یا خود من که فیلم‌هایمان جهانی شده به دلیل دیدِ جهانی موجود در فیلم‌های‌مان بوده. مگر ما التماس شرکتِ پخشی را کرده‌ایم تا به زور فیلم ما را بخرند؟ ما درباره فرهنگ، ایدئولوژی، تفکر و اندیشه‌های جهانی که در فرهنگ‌مان وجود دارد؛ صحبت می‌کنیم. فیلم می‌سازیم و به جشنواره‌های خارجی می‌‌فرستیم.

رحیمی به خستگی پخش‌کننده‌های خارجی از قصه‌های یکنواخت ایرانی اشاره می‌کند: تاریخ مصرفِ فیلم‌های دم‌دستی و بدویِ ایرانی برای آن‌ها به‌سر آمده. به همین منظور باید تنوعی در فیلم‌ها به وجود آورد. دردهه هشتاد که سینمای هالیوود به اوج دروغگویی رسید؛ سینمای اروپا در واکنش به این امر در پی کشف سینمایی نو به سمت سینمای کشورهای جنوب (شمال افریقا، مصر، لیبی، امریکای لاتین، آسیا، کره، ایران، ویتنام، چین و ژاپن) متمایل شد. اما امروز عطش برای این نوع سینما فروکش کرده و راهکار احیای آن ارائه فیلم‌هایی با رویکرد نو است.

او "ملودرام" را فرمول فراموش نشدنی سینما می‌داند که هنوز در تمام جهان جذاب است و مخاطب دارد: امروز منتقدان، مدیران جشنواره‌های بین‌المللی و کمپانی‌های پخش ‌کشف جدیدی میان فیلمسازان ایران نمی‌بینند. برای جذب آن‌ها باید با تغییر روش فیلمسازی‌مان سینمای دیگری را عرضه کنیم که برای مخاطب امریکایی و اروپایی ملموس و جذاب باشد.

 برای پخش بین‌الملل فیلم چه کرده‌ایم؟

اطبایی با طرح این سئوال‌ که دولت چه سرمایه‌گذاری در زمینه پخش بین‌الملل انجام داده و نهادهای صنفی چه همکاری و سرمایه‌گذاری در این حوزه داشته‌اند؟ ادامه می‌دهد: تا امروز هیچ اتفاق خاصی جز برگزاری بازار فیلم جشنواره فجر و حضور سینمای ایران در بازار کن نداشته‌ایم. این امکانات هم بیشتر در اختیار نهادهای رسمی و دولتی بوده که خروجی نداشته. بخش عمده حضور‌ها و موفقیت‌های بین‌المللی سینمای ایران هم در سال‌های اخیر توسط پخش‌کننده‌های بخش خصوصی و خودِ فیلمساز‌ها بوده. به عبارتی دیگر، نهادهای رسمی و دولتی کمترین سهمی در مسیر طی شده چند سال اخیر نداشته‌ و این فعالیت‌ها‌ برآمده از برنامه‌ریزی و سیاستگذاری‌های این نهاد‌ها نبوده.

نگین موسوی(مدیر بخش بین‌الملل فیلمیران)؛ تعامل بین وزارت ارشاد و بخش خصوصی را مهمترین اصل موفقیت در جوامع بین‌الملل عنوان می‌کند و معتقد است: به دلیل وجود چنین شکافی و نبود یک بسترِ هماهنگ در این سال‌ها نتوانستیم با کمپانی‌های خارجی تعامل و همکاری داشته‌ باشیم. در این سال‌ها تنها خریداران فیلم‌های ایرانی کشورهای خاورمیانه ترکیه، عربستان و تاجیکستان بوده‌اند و در بخش اروپا و امریکا به شرکت در فستیوال‌ها بسنده کرده‌ایم و در حوزه پخش وارد نشدیم.

او اشاره‌ای هم به واگذار کردن مسئولیت برگزاری بازار بین‌المللی فیلم فجر از فارابی به حوزه هنری دارد: اگر بنا به تفویض اختیار بود به چه دلیل وزارت ارشاد این مسئولیت را عهده‌دار نشد؟ حوزه هنری که برخی فیلم‌ها را از نمایش در سینماهای تحت امرش محروم می‌کند چگونه همان فیلم‌ها را در مارکت خود قرار می‌دهد؟ این بدان معنی‌ست که مردم داخل کشور اجازه تماشای این فیلم ها را ندارند و اکران آن‌ها در خارج از ایران بلامانع است؟ آیا منطقی در این تصمیم‌گیری‌ها جاری‌ست؟

 دولت چه باید بکند؟

جلیلی؛ آزاد گذاشتن فیلمسازان را مهمترین حمایت دولت عنوان می‌کند: دولت نمی‌خواهد کاری انجام دهد همین‌که فیلمساز را آزار ندهد؛ کافی‌ست. این تنها کاری‌ست که دولت برای جهانی شدن سینمای ایران می‌تواند انجام دهد. در غیر این صورت چرخیدن دور خود است.

او با تاکید بر اینکه ورود دولت نباید به دخالت بینجامد؛ می‌گوید: این دخالت‌ها و محدودیت‌ها موجب فرارِ فیلمسازان خوب ایرانی به خارج از کشور و بایکوت‌شان شده است. دولت اگر می‌تواند عدالت را بین فیلمسازان از هر طیفی رعایت کند و اگر نمی‌تواند حداقل اجازه دهد  فیلم‌سازها فیلم خود را بسازند. مطمئن باشید؛ دنیا استقبال می‌کند و فیلم‌های ما خریدار بین‌المللی پیدا می‌کند. اما؛ دولت به فیلمساز اجازه صحبت کردن نمی‌دهد. می‌گوید؛ یا فیلم‌هایی بسازید که حرف جدی نزند یا آن‌چه را ما می‌گوییم؛ باید جهانی شود. آن چیزی که دولت می‌گوید هم جهانی نمی‌شود.

رحیمی؛ آموزش‌های پایه‌ای را اولین قدم دولت در راستای جهانی شدن می‌داند: برگزاری مداوم جلسات پرسش و پاسخی که تجربیات کارگردان‌ها، پخش‌کننده‌ها و تهیه‌کننده‌ها در آن شفاف بیان شود و برعهده گرفتن هزینه‌ی تبلیغات فیلم می‌تواند برای پخش‌کننده خارجی مشوق مناسبی باشد.

اوادامه می‌دهد: دولت باید اقتصاد سینمای ایران از ابتدا تاکنون را کالبد شکافی کرده همچنین اقتصاد سینمای کشورهایی که در این زمینه موفق عمل کرده‌اند را نیز مورد واکاوی قرار دهد. شکل‌گیری اتاق فکر برای فیلم‌هایی که چشم‌انداز بین‌المللی دارند و کمک از مشاوران بین‌المللی نیز باید مدنظر باشد.  

اطبایی نیز به عدم موازی‌کاری و رقابت با بخش خصوصی اشاره می‌کند: دولت باید در جایگاهی پدرانه زیرساخت‌های لازم را برای عرضه فیلم‌ها در عرصه بین‌المللی به وجود آورد. شماری از نهاد‌ها و موسسه‌های زیرمجموعه سازمان سینمایی با منابع دولتی با بخش خصوصی رقابت می‌کنند و درنتیجه بودجه‌ای که متعلق به کل سینمای کشور است برای فیلم‌های محدود و‌گاه بی‌ظرفیت هزینه می‌شود.

او اعتقاد دارد: دولت باید برای فیلم‌هایی که ظرفیت ایجاد ارتباط با مخاطب بین‌المللی را دارند و در جشنواره های بین‌المللی درخشیده‌اند؛ سرمایه‌گذاری کند. اما بودجه دولتی در غالب موارد؛ صرف فیلم‌هایی شده که فاقد این ظرفیت بوده‌اند.

 ایجاد مشوق‌های مالی برای خرید فیلم‌های ایرانی توسط پخش‌کننده‌های خارجی، اجاره سالن‌های سینما در شهرهای بزرگ جهان و نمایش مستمر فیلم‌های ایرانی که راه را برای حضور بیشتر فیلم‌های ایرانی در کشورهای مختلف باز ‌کند از دیگر راهکارهای پیشنهادی اطبایی به دولت است.

موسوی در این‌باره می‌گوید: نهادهایی مانند فارابی، حوزه هنری، مرکز مستند و موسسه‌ رسانه‌های تصویری  که بودجه دولتی را در اختیار دارند باید با شرکت‌هایی که از آن‌ها فیلم‌‌های خارجی را  خریداری می‌کنند؛ تهاتر داشته  و آن‌ها را موظف به خرید فیلم ایرانی کنند.

چه نوع فیلم‌هایی باید در سینمای دیگر کشورها نمایش داده شوند؟

سرمایه‌گذاری دولت روی نمایش فیلم‌های ایرانی در سالن‌ سینماهای دیگر کشورها یکی از ابزاری است که می‌توان از آن برای معرفی سینمای ایران بهره جست. کاری که دولت‌های بسیاری از کشورها از آن برای معرفی سینمای خود بهره می‌گیرند. اما نکته‌ای که باید مورد توجه قراربگیرد این است که این بستر نباید تنها برای فیلم‌های خاص و ایدئولوژیک فراهم شود. کاری که هم‌اکنون سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزنی فرهنگی ایران در دیگر کشورها انجام می‌دهند.

از منظر رحیمی؛ اجاره سالن برای نمایش فیلم‌های خاص بیشتر از اینکه کمک به سینمای ایران باشد؛ ضربه زننده است زیرا در ذهن منتقدان خارجی تنها یک بعد از سینمای ایران شکل می‌گیرد. به این منوال از معرفی بخش عظیمی از پتانسل‌های موجود غافل می‌شویم.

شورای راهبردی امور بین‌الملل سینمای ایران چه می‌کند؟

در اسفندماه سال گذشته رییس سازمان سینمایی؛ علیرضا شجاع نوری، محمدعلی حسین نژاد، علی معلم، مرتضی رزاق کریمی، محمدمهدی عسگرپور، محمد صادق خرازی، حمیدرضا آصفی، محمد روحی‌صفت و محمدجواد شبستری را به عنوان اعضای شورای راهبردی امور بین‌الملل سینمای ایران معرفی کرد. با شرایطی که شرح آن در بالا داده شد؛ این شورا چگونه می‌‌تواند گامی به سوی جهانی شدن سینمای ایران بردارد؟

حیدری خلیلی(قائم‌مقام رییس سازمان سینمایی در امور اجرایی)؛ درباره تاثیر جلسات شورای راهبردی امور می‌گوید: در سال گذشته این نهاد ساختاری نبود و امسال درنظر داریم با برگزاری جلسات فشرده‌تر کار را جلو ببریم. جدا از حضور فعالان سینمایی و مدیران دولتی از صاحب‌نظران بین‌الملل نیز مشاوره خواهیم گرفت که با سطحی عالی‌تر کارها را در حوزه بین‌الملل پیگیری کنیم.

او درباره فعالیت پخش‌کننده‌های داخلی دارای مجوز بر این اعتقاد است که؛ فعالیت آن‌ها همه‌جانبه نیست و باید به‌صورت متمرکزتر زمینه‌هایی برای حضور موثرتر آثار ایرانی در جوامع بین‌الملل مهیا شود و بر این اساس؛ مطالعه تحولات بین‌المللی و پی بردن به ذائقه جهانی یکی از مهمترین اقدامات موردنظر سازمان سینمایی است.

حیدری خلیلی؛ در پاسخ به این‌ سئوال که چگونه باید چنین بستری فراهم شود؛ می‌گوید: در اولین قدم  برای حضور در عرصه بین‌المللی به یک برنامه درست نیاز داریم. هدف از شورای راهبردی امور بین‌الملل که از مدیرعامل خانه سینما به‌عنوان نماینده اصناف تا سینماگران، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، رییس سازمان سینمایی در آن عضو هستند؛ رسیدن به یک برنامه جامع و مورد قبول همه است که از اقدامات جزیره‌ای که تا امروز در این حوزه انجام شده؛ جلوگیری کند و همه کارها براساس یک برنامه سالیانه انجام شود. تا نه تجربه‌های ناموفق قبل تکرار شود و نه سرمایه‌ها هدر رود.

انسجام‌بخشی، حرکت هماهنگ و تجمیع ظرفیت‌ها مبنی بر یک برنامه تدوین شده در قدم نخست و پس از آن تقسیم وظایف از کارهای شورایی‌ست که به گفته حیدری خلیلی؛ باید جوابی برای همه سئوالات حوزه بین‌الملل سینمای ایران بیابد. این موضوع را هم باید درنظر داشت؛ در زمان کنونی که سینمای ایران جایگاه باثباتی در دیگر کشورها ندارد اکران فیلم‌ها در اروپا و امریکا بیشتر از این‌که درآمدزایی برای سازندگان فیلم داشته باشند؛ نقش معرفی سینمای ایران را دارند. کمک به اقتصاد سینما ازطریق اکران خارجی نیاز به نزدیک شدن به ذائقه مخاطب اروپایی و امریکایی دارد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار