شب گذشته تیم ملی فوتبال ایران برای اولین بار با بر جای گذاشتن رکوردهای جالبی مانند صعود بدون از دریافت حتی یک گل و همچنین دومین تیم در سطح دنیا پس از برزیل که به جام جهانی صعود کرده است و البته با بازی های منظم و بردهایی با کمترین استرس ، توانست مجوز حضور در جام جهانی روسیه را کسب کند.
این برد ها و این صعود جذاب به باور اکثر تحلیل گران فوتبال متاثر از مدیریت خوب و منظم کارلوس کی روش بوده است. هر چند در برهه هایی تنش هایی بین این مربی کارکشته و برخی مربیان و گاهی مسئولین بوجود آمد اما نهایتا خروجی برنامه ریزی ها چیزی بود که همه انتظار آن را از این مربی پرتغالی داشتند.
اما در این بین برخی هم نقد هایی داشته اند که در جای خود قابل انعکاس می باشد هر چند برآوردها نشان از رضایت عمومی از عملکرد کی روش و تیم ملی دارد.
یکی از مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمد با ارسال مطلبی ، یکی از افرادی است که به این موضوع از زاویه ای دیگر می نگرد!
آنچه که در زیر آورده شده ارسالی مخاطب تابناک است و انتشار آن هیچ گونه دلیلی برای تایید یا تکذیب و نقد آن نیست . بلکه بر حسب وظیفه و احترام به مخاطب منتشر می شود و شما هم می توانید این نظر را تایید ، تکذیب یا نقد کنید.
از راهیابی تیم ملی به جام جهانی خوشحال باشید اما... با احترام به خوشحالان از راهیابی تیم ملی به مسابقات جام جهانی
لازم دیدم دقیقا در همین موقع اعلام کنم این آقا یعنی کارلوس مانوئل بریتو لیال کیروش شهروند پرتغال، "روزی" حدود ۲۱ میلیون تومان حقوق از مردم ایران دریافت میکند.
دقت کنید، این مبلغ فقط برای "یک روز" است. نه یک ماه.
تازه اگر پاداشهای فوق العاده شامل خودرو و منزل و هزینههای خوراک و پزشکی و درمان و رفت آمد پی در پی به پرتغال و تمامی مخارج او و خانوادهاش که ایران آن را پذیرفته است را دقیق محاسبه کنیم این عدد بالاتر از اینها خواهد رفت.
همه اینها درحالی است که برخلاف تمام دنیا و بر خلاف قانون مالیات کشور و به صورت بی سابقه، مالیات کلانی که او باید از ۳۰ تا ۴۰ درصد حقوقش پرداخت کند را هم ما پرداخت میکنیم!
سال گذشته مقایسه حقوق نجومی او با برترین مربیان یورو ۲۰۱۶ اروپا نیز خبرساز شد.
اکثر مردم ایران و بیشتر افرادی که این متن را میخوانند مجموعا در "تمام عمر" خود نمیتوانند حقوقی معادل حقوق فقط "یک ماه" این سرمربی محترم پرتغالی تیم ملی ایران را کسب کنند.
فقط جهت اطلاع بود، برای اینکه بدانید خوشحالیِ گرانیست. خیلی گران و البته بی حاصل برای زندگی ما. شما همچنان میتوانید از این واقعه خوشحال باشید. اما به نظر من نمیارزد.
پی نوشت: اصلا تمایل ندارم مثل دیگرانی از واژههایی منفی مثل "ملت جو گیر" استفاده کنم. اما اگر مخالفتها و موافقتهای ما در مورد موضوعات پیرامونمان بر اساس تحلیل و معیارهای سنجیده باشد و نه بر اساس تبلیغات و پروپاگاندای گروهها و رسانهها، آنوقت برای مثال هرگز نمیتوانیم از حقوقِ واقعا غیر منصفانه و غیر عادلانه ماهی ۶۰ میلیونیِ یک سیاستگذار اقتصادی کشورمان (که هر تصمیمش برای حیات و ممات اقتصاد ملت هم مؤثر است) ناراحت و خشمگین شویم، اما همزمان حقوق ماهی ۶۰۰ میلیونی یک پرتغالیِ مربیِ فوتبال (!) را نادیده بگیریم، و تازه هرازگاهی استعفا بنویسد و نازش را هم بکشیم و از او تشکر هم بکنیم و خوشحال هم باشیم...
سرگرم مسایل فرعیِ کاملا بی اثر در سرنوشتمان شدهایم، در حالی که در مورد مسایل اساسی و تاثیرگذار در سرنوشت مردم، بازی گروهها و رسانهها را میخوریم و طبق میل آنها واکنش نشان میدهیم.
چرا؟
شما چه نظری دارید؟