تابناک / مشاغل سنتی روستایی گیلان با زیاد شدن وسایل نقلیه وبهبود مسیرهای رفت و آمد کمرنگ شده وبعضی نیز کاملا از بین رفتهاند.
در این جا به معرفی بعضی از این مشاغل می پردازیم.
یکی از مهم ترین مشاغل سنتی روستایی شغل علافی است. علافان در روستاها به خرید و فروش برنج اشتغال دارند، علافان از جمله خریداران دورهگرد مرفه در روستاها هستند.
علافان معمولاً در کارخانجات برنج کوبی حضور داشته و از کشاورزان برنج خریداری میکنند.
علافان هم چنین در روزهای بازار هفتگی به خرید و فروش برنج اقدام میورزند، برخی از علافان نیز در روستا مغازه داشته ودر همان جا اقدام به خرید و فروش برنج میکنند.
گروهی از علافان به روستاهای مختلف میروند، و پس از خرید برنج با وسایل حمل و نقل برای فروش به مراکز برنج فروشی میبرند و به فروش میرسانند.
علافها سود زیادی از خرید فروش میبرند. آنها یکی از مشاغل سنتی روستایی گیلان بودند.
به کاسبان دوره گرد بازار موجان میگویند، بازار موجان کالاهای روستاییان مثل: قند و شکر و نمک و روغن و پارچه و لوازم روزمرهی زندگی را به محلات و آبادیهای مختلف برده به فروش میرسانند.
به فروشندگان دورهگرد پارچه بزّاز میگویند، بزّازان پارچههای رنگارنگ را در چادری بسته و به دوش گرفته و محله به محله سرکشی میکردند.
خانه به خانه میرفتند و جنس خود را به فروش میرساندند، گروهی از بانوان پارچههای مورد نیاز و دل خواه خود را به بزازان سفارش میکردند.
معمولاً پارچههای مورد استفاده برای لباس از طریق بزازان دورهگرد به فروش میرسید.
یکی دیگر از مشاغل سنتی روستایی چون کش است. به خریداران دورهگرد طیور یعنی مرغ و اردک و تخم مرغ چونکش میگفتند، چون کش با چون چو که دو سر آن دو زنبیل آویخته شده بود.
در یکی از زنبیلها مرغ و اردک و در زنبیل دیگر تخم مرغ بود. طیور مازاد بر مصرف روستاییان را خریداری کرده و در شهرها یا در بازارهای هفتگی به فروش میرساندند.
چوبداران به خرید و فروش دام در روستاها و آبادیهای مختلف اشتغال دارند و گاو و گوسفند و اسب خریداری میکنند.
چوبداران پس از خرید دام آنها را در یک جا جمع میکنند و با وسایل نقلیه به مراکز فروش حمل میکنند
چوب داران گاهی به صورت انفرادی و گاهی نیز به صورت گروهی و چند نفره برای خرید و فروش دام عازم روستاها می شوند.
نعلبندان برای نعلبندی اسب و قاطر در روستاها و در مراکز رفت و آمد اطراق میکردند تا کسانی که خواهان نعلبندی مرکب خود بودند، به آنها مراجعه و چهارپای خود را نعلبندی میکنند، نعلبندان در ازای آن مزد یا جنس دریافت میکنند.
سماکی از مشاغل مربوط به صیادی است، سماکان به خرید و فروش ماهی اشتغال دارند، در ایام صید سماکان در مناطق ساحلی حضور یافته و به خرید و فروش ماهی اشتغال میورزند.
سماکها معمولاً با دادن مقداری پول به صیادان ماهی صید شده را پیش خرید میکنند.
گاهی نیز با تهیهی دام و تور و قایق برای صیادان، ماهی صید شده را به قیمت نازل خریداری کرده و از این طریق سود هنگفت میبرند. آنها بخشی از مشاغل سنتی روستایی گیلان هستند.
لحاف دوزان استاد کاران دورهگرد بوده که برای دوخت لحاف و تشک و بالش روستا به روستا رفته و خانوادهها با مراجعه به آنها و دعوت به منزل لحاف و تشک به آنها سفارش میدهند.
لحاف دوزان گاه یک نفره و گاهی چند نفره به کار اشتغال میورزند و در زمان کار ناهار و شام مهمان صاحب خانه هستند و در ازای کاری که میکنند، مزد جنسی یا پول دریافت میکنند.
بازار لحاف دوزان در ایّآم عروسی داغ بوده است، مخصوصاًاگر سفارش دهنده از افراد متمول و دارا باشد.
در هر آبادی معمولاً یک یا دو نفر به کار حمل نفت اشتغال داشتند، این افراد از شهر نفت خریده و در گالنها به دوش کشیده و به روستا برده به فروش میرساندند.
دلاکان کسانی بودند که در روستاها نه تنها به آرایشگری اشتغال داشتند، بلکه به کار طب سنتی نیز اشتغال داشتند.
بادکش گذاشتن، حجامت و ختنهی کودکان نیز از کارهایی بود که دلاکان انجام میدادند.
شغل ماشینچی پس از پیدا شدن وسایل نقلیهی ماشینی در روستا پیدا شده است. ماشینچیها یکی از مشاغل پر اهمیت در روستا بوده است.
به دلیل خرابی راه و حداقل وسیلهی نقلیه دارای اهمیت بودهاند.
سال گذشته و در آستانه انتخاب استاندار جدید برای گیلان، یکی از نمایندگان استان اظهار کرد: استانداری نباید بیاید که بگوید برنج نیمدانه بکارید؛ به اندازه کافی متضرر شده ایم / استاندار گیلان باید تفاوت ماهی سفید و کپور را تشخیص دهد..
وی گفته بود: در سالهای گذشته در برنج و چای به شدت متضرر شده ایم. نباید استانداری بیاید که بگوید برنج نیمدانه بکارید. چای هم به اندازه کافی ضربه دیده است. استاندار گیلان باید محصولات اساسی گیلان مثل برنج، چای، زیتون و امثال آن را به خوبی بشناسد. باید با دامپروری آشنایی داشته باشد. از دریای خزر اطلاعات کافی داشته باشد. تفاوت بین ماهی سفید و کپور را بتواند تشخیص دهد.
حال باید پرسید که با گذشت یک سال از آمدن سالاری، آیا استاندار گیلان توانسته تفاوت ماهی سفید و کپور را تشخیص دهد و یا توانسته با مشاغل سنتی روستایی گیلان که دیگر چیزی از آن باقی نمانده آشنایی کسب کند!؟