نتایج دور دوم انتخابات تبریز که نشان از شکست سنگین اصولگرایان در تبریز دارد را می توان بعنوان یکی از پدیده های سیاسی جذاب و جالبی در نظر گرفت که در ذات خود حاوی پیام های مهمی است.
در دور دوم این رقابت ها ، اصولگرایان با تشکیل ائتلافی سه نفره شامل سه محمد ، به مصاف تیم چهار نفره اصلاح طلبان و علیرضا منادی رفتند. آخرین برد انتخاباتی اصلاح طلبان مربوط به سال 78 و مجلس ششم است که در آن دوره ، لیست اصلاح طلبان با شکست قاطع راستی ها ، راهی بهارستان شدند. البته در آن دوره از رقابت ها در دور دوم انتخابات، محمدحسین فرهنگی عرصه را به همکار سابق خود سید مهدی پورحسین واگذار کرد تا در سال 82 به مدد جریان سازی آبادگران تهران بتواند صندلی سبز بهارستان را تجربه کند.
همان پیروزی سال 82 آغازی بود بر ظفرهای آتی برای جریان اصولگرایی .البته منتقدان این جریان علت پیروزی آنها را در این نکته می دیدند که اصولگرایان در رقابت هایی برنده اند که نرخ های مشارکت در شهرهای بزرگ پائین بوده و اصولگرایان به مدد بسیج شبکه های رسمی و غیر رسمی که در اخیتار دارند با آرای پایین و غیر مشارکتی می توانند به مجلس راه یابند. البته بخشی از این سخن صحیح بوده و شواهدی از صحت این گزاره موجود است.
باری سخن از شکست اصولگرایان در این دور از انتخابات است . به تحقیق می توان این علل را برشمرد.
1-اصولگرایان هرگز تیمی کار نکرده اند . هم در دور اول همه کاندیداها تبلیغ تک رای می نمودند و اثری از تبلیغات ائتلاف در مقابل انبوه تبیلغات انفرادی دیده نمی شد و هم در دور دوم نیز تبلغیات ایشان بر همین منوال بود. مثلا کاندیدا های اصلاح طلب همگی در یک مسجد و باهم رای خود را به صندوق اتداختند اما این اتحاد در اصولگرایان مشاهده نمی گردید.
2-گفتان اصولگرایی چند دهه است که در اشخاص تقلیل یافته است و نمانیدگان و نیز نخبگان سیاسی این شهر نتوانسته اند تعریفی از اصولگرایی ارائه دهند. البته ساده سازی تعریف شامل اطاعت از رهبری ، چندان نمی تواند ذهن های جوان تری را که به دنبالا تعمق در فعالیت های سیاسی هستند را اقناع کند.
به همین منوال در موضوعی به نام برجام شاهد سه نوع دیدگاه از سوی سه کاندیدا بودیم. یکی برجام را تائید دیگری رد و دیگری بی تفاوت از کنار آن می گذرد.البته این ها به معنای این نیست که اصلاح طلبان تبریز در امر بازتعریف خود توفیقی داشته اند که البته وضع آن طرف هم چندان تعریفی ندارد.
3-یکی از نهادهای خاص که همواره حسب تکلیف خود، با چراغ خاموش در انتخابات ورود می کند این بار دچار یک خطای راهبردی شد. مدیر ارشد این نهاد برای اینکه اصلاح طلبان وارد مجلس نشوند در سخنرانی های خود ذکر نموده بود که بایستی گزینه 4 ام انتخابتان ، منادی باشد .
استدلال ایشان از جنس همان استدلالی بود که می خواستند المیرا خاماچی را رییس شورای شهر کنند چراکه دبیری به اندازی قدرتمند شده است که در مقابل ایشان تمکین نمی کند.
همین تبلیغ تلویحی منادی سبب شد تا آرای او از سعیدی پیشی گرفته و شکست اصولگرایان رقم بخورد. البته سوئ استفاده یکی از کاندیداها نیز از تابلوی اصولگرایان در این وسط بی تاثیر نیز نبوده است.
این انتخابات به رغم شکست اصولگرایان حاوی یک پیام بسیار مهم نیز بود.
اینکه شبکه های اجتماعی خاص که تحت تاثیر برخی از سازمان ها هستند در یک بلاتکیلفی عمده به سر می برند. ودیگر مانند گذشته نمی توانند منسجم عمل کنند.
البته مهمترین پیام این انتخابات همانا پراگماتیزه شدن سیاست است که در نوشته آتی بدان خواهیم پرداخت.
سیاوش توحیدی