حکایت نامگذاری روزی به عنوان «خلیج فارس» حکایت ایستادن در برابر طمع تازه به دورانرسیدگان در غصب نام و آوازه یک تمدن و جعل تاریخ برای بزرگ جلوه دادن «هیچ» است.
به گزارش فارس، نمیدانم تا به حال رفتار یک تازه به دوران رسیده را با یکی که جد اندر جد بزرگزاده بوده مقایسه کردهاید یا خیر، قصد ما تجلیل اشرافیت نیست، اما اشرافیت حداقل آنجا که برخوردار از یک صبغه و سابقه بلندمدت است آداب و شئونی هم دارد و به مرور زمان به این درک رسیده که این ثروت و مکنت چندان هم تحفه خاصی نیست و بزرگی را باید در حسن رفتار و وزانت کردار و آداب مردمداری و اخلاق بزرگمنشی کسب کرد.
تازه به دوران رسیده، اما عموما از جایگاهی پایین آمده هنوز نه به مفاهیم و مضامین بلند مجهز شده نه حتی فرصت آن را پیدا کرده که از بیرون خود را بنگرد او به یک باره صاحب ثروتی شده و به جمعی پرتاب شده و آنگاه که خود هم در علل این جهش ظاهری شک میکند برای حل این تعارض درونی به تغییر تمام ظواهر گفتار و رفتار خود پرداخته سعی میکند به ناچسبترین وجه ممکن آداب بزرگان را تقلید کند، تقلیدی که بس بیقواره و خودنمایانه است.
تازه به دوران رسیده ابتدا از تغییر اسامی خود و اطرافیانش شروع میکند، سپس سعی میکند نشانها و اسامی مهم در حیطه لباس و کفش و خودرو و همه چیز دیگر را در متظاهرترین حالت ممکن به چنگ آورد، چون هنوز برایش قابلیتها و کاربرد واقعی اشیا و آدمها معلوم نشده و همه چیز برای وی بیشتر جنبه نشانگانی و متظاهرانه دارد و مهم نیست اگر آن شخص یا شیء بر جای درست خود بنشیند یا خیر بلکه مهم این است که جایگاه جدید تازه به دوران رسیده را رهنمون شود.
تازه به دوران رسیده سعی میکند اطوار و سکنات افراد به خیال خود دارای مکانت اجتماعی را تقلید کند و حاصل این تلاش معجونی از حماقت و سفاهت است که هر فرد سلیمی در کسری از ثانیه آن را میبیند و ادراک میکند جز خود تازه به دورانرسیده! به قول آن ضربالمثل فرنگی همه شهر میدانند رازی را که فقط خود تازه به دورانرسیده نمیداند.
حکایت ما با برخی از این کشورهای تازه به دورانرسیده اطرافمان دقیقا همین است، آن زمان که ایران صاحب دولت و تمدن و ثبت و ضبط تاریخ و نگارش احوالات اقوام و نامگذاری اماکن بوده و مستشرقان و مستشاران به نزد دیوانسالاران ایرانی رفت و آمد داشتهاند، هیچ کدام از این کشورهای عربی که مدعی نام مجعولی برای خلیج همیشه فارس هستند اساسا وجود خارجی نداشتند پس آن شده که در تمام منابع و اسنادِ گاه با بیش از چند هزار سال سابقه، هر کجا نام این خلیج نیلگون آمده پسوند «فارس» بر آن نشسته است و اساسا گستره تمدنی فارس از یک سو تا هند و چین و از سوی دیگر تا شامات آفریقا امتداد داشته و همه این کشورهای جدید در پرتو حوزه نفوذ تمدنی ایرانی زیست داشتهاند.
تازه به دوران رسیدهها، اما پول خرج میکنند به صغیر و کبیر از فلان درگاه و موتور جستجوی اینترنتی تا فلان محقق گمنام جویای نام پول میدهند تا به زعم خود چند هزار سال تاریخ را جعل کنند.
به استدلالهای عجیب و غریب روی میآورند و میگویند اطراف این خلیج همه عربزبان هستند اولا که این سخن صحیح نیست که حتی اگر به فرض صحیح باشد لابد نام دریای عرب هم که هند و ایران و پاکستان پیرامون آن هستند باید به نام هند یا ایران نامگذاری شود.
تازه به دورانرسیده، اما گمان میکند میتواند هر چیزی را بخرد، از صنعت و تکنولوژی و آسمانخراشهای عظیم طراحی شده به دست طراحان و معماران اروپایی تا حتی ساختن بادگیرهای تصنعی و قلابی یزد تا نسب بوعلی را به خود رساندن و آن یکی را از خود پنداشتن، تازه به دوران رسیده میخواهد برای خود تاریخ و نام بلند و دیرپا دست و پا کند و دست و پا میزند.
میلیاردها تومان در قالب قراردادهای مختلف یکسویه و گاه حتی بلاعوض به یک دیوانه که خود او نیز تازه به دوران رسیدهای از سنخ یانکیها است، پرداخت میکنند و اجازه میدهند صنعت هتلهای عیش و نوش او در تمام کشورهایشان جولان دهد تا یک بار در یک سخنرانی نام مجعول را به کار برد و خندهدار است که تمام روسای جمهور آمریکا پیش از او، از آنها که دشمنترین دشمنها بودند تا آنها که ادعای دوستی داشتند، همه و همه این دریای نیلگون را خلیج فارس خواندهاند و در کتب درسی و آکادمیک و کتابخانههای خودشان و در تمام اسناد بینالدول و بینالملل و سازمان ملل همان نام اصلی ثبت و ضبط است.
تازه به دوران رسیده، اما اینها را نمیفهمد و مدتی زمان میبرد تا حداقل عمر تمدن آنها به یک دهم عمر تمدنی ایران بالغ شود و شاید آنگاه به معنای این پند سعدی برسد که:.
چون بود اصل گوهری قابل/ تربیت را در او اثر باشد/هیچ صیقل نکو نداند کرد/ آهنی را که بد گهر باشد/ خر عیسی گرش به مکه برند/، چون بیاید هنوز خر باشد
امروز دهم اردیبهشتماه به یاد رشادتهای سپاه ایران به رهبری امیرالامرای فارس (امام قلیخان) در بیرون راندن پرتغالیها از هرمز به زبان محلی ایلات و عشایر فارس و اقوام غیور ایرانی یک ضربالمثل را برای تازه به دوران رسیدهها تکرار میکنیم و باشد که مقبول افتد:
اگر زردی بودی سرخی بپوشی همان کنگر کن و کنگر خر و گنگر فروشی