مهرشاد مرتضوی | بی قانون
اگه گفتین وقتی 10تا گورخر داشته باشیم، پنج تاشون رو حین جابهجایی لت و پار کنیم، چندتا گورخر باقی میمونه؟ آفرین، هیچی. چون با همه گورخریشون میفهمن کسی که نمیتونه 10 تا گورخر رو سالم جابهجا کنه، قطعا به زودی یه بلایی سرشون میاره. منم بودم فرار میکردم!
بله، این گورخرهای بازمانده وقتی به مقصد رسیدن، یه دررویی پیدا کردن و فلنگ رو بستن. البته نتونستن زیاد دور بشن و مثل سایر متخلفان و اخلالگران، کت بسته تحویل مسئولان شدن تا باهاشون برخورد بشه. ولی این وسط، مدیرکل محیط زیست هم مثل هر مسئول وظیفه شناس دیگهای، نتونست جلوی خودشو بگیره و استعدادش در نوشتن سناریوهای تخیلی رو نشون داد و کل قضیه رو اینطوری توجیه کرد که «گورخرها فرار نکردند، در برای هواخوری باز بود».
هواخوری آخه؟ لابد رفتن سینما، بعدشم شام با خانواده رفتن پیتزا خوردن و یواش برگشتن تو قفسشون؟ بیاین ما چندتا ایده بهتون بدیم که این جور مواقع هول نشین:
1- میتونین بگین همین پیش پای شما اینجا بودن، گوزن زرد مریض بود رفتن یه سر بهش بزنن زود میان. بالاخره عیادت از مریض کار خیلی خوبیه و اگه ما این توجیه رو بیاریم، کسی دیگه بهونهگیری نمیکنه و تازه چهارتا احسنت هم به سازمان محیطزیست میگه که چنین گورخرهای باشعوری رو تحویل جامعه داده.
2- میشه بگین رفتن دنبال کارهای اداری. بالاخره 10 تا بودن، پنج تاشون عمرشونو دادن به شما، نباید یکی بره دنبال کارای ثبت احوال و پزشک قانونی و جواز کفن و دفن و هفت و چهل؟ مسئولان هم که از صبح تا شب گرفتارن، دیگه خود گورخرها باید به فکر همنوعان مرحوم خودشون باشن.
3- اصلا بگید گورخرها رفتن سیگار بگیرن! چیه؟ اگه دیگران گورخری که سیگار میکشه ندیدن مشکل خودشونه. چندبار تا حالا ازتون دعوت شده از کفتری که روپایی میزنه یا گوسفندی که کتاب میخونه بازدید کنین؟ اینکه تا حالا ندیدین تقصیر ما نیست که. اصلا اگه چهار دفعه راز بقا دیده بودین، میفهمیدین گورخر برای هضم دلتنگیهاش جفتک نمیندازه، سیگار میکشه.
4- خیلی محکم بگین فرار کردن! ترس نداره که. این همه مختلس و کلاهبردار و صاحب موسسه مالی فرار میکنن هیچی نیست، چهارتا گورخر که همنوعانشون کشته شدن نمیتونن از ترس فرار کنن؟ خود شما اگه تو آمریکا باشی، خدای نکرده بزنن فک و فامیلتو بکشن، حاضر نیستی 250 هزار دلار خرج کنی تو یه کشور دیگه پناهنده شی؟