تابناک / به گزارش شرق، بعد از اینکه میترا جانش را از دست داد، از شدت ناراحتی و فشاری که داشتم میخواستم خودم را از بالکن به پایین پرت کنم. تا لبه بالکن هم رفتم، اما از خدا ترسیدم و پشیمان شدم و دوباره به داخل برگشتم. وسایلم را جمع کردم و به قم سر مزار پدرم رفتم. در قم شهروندی من را شناخت و از من خواست با او سلفی بگیرم. وضع روحی خیلی بدی داشتم، اما آنقدر بامحبت جلو آمد و به من ابراز لطف کرد که نتوانستم دلش را بشکنم و قبول کردم. بعد از اینکه سلفی گرفتم، به سمت حرم حضرت معصومه (س) رفتم. در آنجا هم هموطن دیگری من را شناخت. جلو آمد و با ناراحتی به من تسلیت گفت. خیلی ابراز لطف کرد. پرسیدم چه شده، گفت بهخاطر مرگ همسرتان تسلیت میگویم. آنجا بود که متوجه شدم همهچیز مشخص شده است.
بعد از زیارت حضرت معصومه (س) و خلوت با پدرم سوار ماشین شدم و به تهران آمدم و خودم را تسلیم کردم.
با توجه به پوشش روز گذشته دکتر نجفی مشخص بود او همچنان در بازداشتگاه اداره آگاهی نگهداری میشود. وی که به دستور بازپرس به دادسرا برده شده بود، هنگام عبور از کنار خبرنگاران با خوشرفتاری سلام و احوالپرسی کرد، اما مأموری که همراهش بود، اجازه گفتوگو به خبرنگاران را نداد.
سپس نجفی به اتاق رئیس دادسرای جنایی تهران منتقل شد و آنها پشت درهای بسته با هم صحبت کردند.از هیچکدام از گفتوگوها خبری منتشر نشده است. دشتبان، بازپرس پرونده، وکلای نجفی و رئیس مجتمع همگی دیروز سکوت کردند و اجازه صحبت مستقیم به خبرنگاران و نجفی هم داده نشد.
همسر سابق میترا استاد و دو نفر از اعضای خانواده او نیز در دادسرا حاضر شدند و مدتی با بازپرس و رئیس دادسرا به صورت خصوصی صحبت کردند. همسر سابق میترا استاد مورد پرسش خبرنگاران قرار گرفت، اما به هیچ سؤالی پاسخ نداد و گفت: من در جریان جزئیات پرونده نیستم و برای کار دیگری بهجز جزئیات قتل به دادسرا آمدهام. او در پاسخ به این سؤال که روز اول در صحنه قتل از سوی خبرنگاران دیده شده، پس چطور میگوید در جریان جزئیات نیست، گفت: من بهخاطر پسرم در محل حاضر شده بودم و اطلاعاتی از پرونده قتلندارم.