تابناک کرمان، مینا محمدی؛ داستان عاشقانه آنها با تعصب بزرگ خاندان دختر به چالش کشیده میشود و بالاخره پس از مخالفتهای بسیار به جلسه خواستگاری میرسد؛ رمانی که به همت انتشارات عهدمانا منتشر شد و در کمتر از یک سال به چاپ نهم رسید. «جوان» به همین بهانه سراغ مجید پورولیکلشتری نویسنده این کتاب رفته است.
طی سالهای اخیر هرچه رمان نوشتید از جمله «اقیانوس مشرق»، «پسران دوزخ»، «کتیبه کبود» و حالا هم «فرشتهای دربرهوت» همگی رنگ و بویی مذهبی دارند، برایمان بگویید دلیل انتخاب این موضوعات چیست؟
بیشتر از ۱۷ سال است که به عنوان معلم در مقطع متوسطه خدمت میکنم و هر سال تعداد زیادی از دانشآموزان را میبینم که یا درباره معارف اهل بیت (ع) کم میدانند و کم مطالعه میکنند یا اصلاً کتابی با سلیقه و روحیات متناسب با سنشان وجود ندارد که بتوانند اطلاعاتشان را در این زمینه بالا ببرند. از همین رو نوشتن داستانهایی برای قشر نوجوان و جوان با رنگ و بوی مذهبی را آغاز کردم.
کتابهای درسی این نیاز دانشآموزان را برطرف نمیکنند؟
نه اصلاً، متاسفم که این را میگویم، اما هم علما و هم من که سالهاست درس معارف را در مدارس تدریس میکنم به این نتیجه رسیدهایم که کتابهای درسی یا از محتوای درست محروم هستند یا اینکه اطلاعات جامع و کاملی در اختیار دانشآموزان نمیگذارند.
چرا داستان «فرشتهای در برهوت» را عاشقانه نوشتید؟
فرشتهای در برهوت را عاشقانه نوشتم، چون هر نویسندهای برای انتقال مفاهیم باید سلیقه مخاطبان و نیاز سنی آنها را هم در نظر بگیرد و تنها در این صورت است که کتابش دیده میشود. بر همین اساس با توجه به اینکه موضوع وحدت اسلامی یکی از موضوعات داغ مسلمانان است، تصمیم گرفتم این موضوع را در قالب یک داستان عاشقانه بنویسم.
برای نوشتن این کتاب از منابع خاصی هم استفاده کردید؟
بله از روایات، احادیث و کتابهای معتبری همچون اصول کافی، کتاب بهار و ... برای نوشتن بهره بردم.
مخاطبان در داستان شما شاهد چهرههای حقیقی و مذهبی هم هستند؟
نه، برای نوشتن داستان تنها از روایات بهره بردهام و تمام شخصیتها ساخته و پرداخته ذهن نویسنده یعنی خودم است، اما مصداق جوانانی که سنی یا شیعه هستند و از معارف اهل بیت (ع) بیخبرند در جامعه زیاد است. در این کتاب دختر سنی نسبت به معارف اهل بیت (ع) بیخبر بود، اما گاهی در دنیای واقعی شاهد این هستیم جوانان شیعه هم نسبت به این موضوعات اظهار بیاطلاعی میکنند.
با این تفاسیر در قصه شما این دختر نماد جوانان بسیاری در جامعه ماست که از معارف اسلامی بیخبرند؟
بله این هم تعبیر قشنگی برای داستان «فرشتهای در برهوت» است، البته من این کتاب را ننوشتم که یک سنی بخواند و شیعه شود. این کتاب را نوشتم که یک شیعه یاد بگیرد چگونه به طور اصولی و با منطق و نرمی و احترام به دیگران از مکتب اهل بیت (ع) دفاع کند.
تا جایی که لطمهای به کتاب وارد نشود داستان آن را توضیح دهید.
«فرشتهای در برهوت» داستان دختری از اهل سنت یکی از روستاهای کرمان و پسری شیعه را روایت میکند که به صورت اتفاقی در دانشگاه با یکدیگر آشنا میشوند و علاقهای بینشان شکل میگیرد. دختر بعد از این علاقهمندی تمایلات شیعی پیدا میکند و به پسر میگوید اگر قصد ازدواج داری باید به خانه ما بیایی و به صورت رسمی از خانوادهام خواستگاریام کنی. با اینکه خانواده دختر خیلی تعصبی هستند، اما با مسلمانان شیعه مشکلی ندارند و همین میشود که پسر برای خواستگاری دختر به روستای آنها میرود. ارباب این روستا وقتی خبر را میشنود تمام تلاشش را برای برهم زدن ازدواج به کار میگیرد و مشکلات بسیاری برای آنها ایجاد میکند. در قسمتهایی از داستان مخاطب میخواند که ارباب این روستا از ترس اینکه تمام روستا تمایلات شیعی پیدا کنند تمام هم و غمش برهم زدن این ازدواج میشود.
منظور از فرشته در عنوان کتاب چه کسی است و چرا این نام را انتخاب کردید؟
منظور از فرشته همان دختر سنی است. به او گفتم فرشته، چون گرایشات قلبیاش به سمت اهل بیت (ع) است. در عنوان کتاب از برهوت یاد کردم، چون این دختر در خانهای سنی بزرگ شده است، البته روستایی که آنها زندگی میکنند هم به لحاظ امکانات از حداقلها محروم است و واقعاً در برهوت هستند.
ایده نوشتن چنین کتابی از چه زمانی در ذهنتان شکل گرفت و چقدر طول کشید تا آن را بنویسید؟
معمولاً نویسندهها موضوعاتی را که به ذهنشان میرسد گوشهای یادداشت میکنند تا شاید سالهای بعد کتابی با آن عنوان بنویسند. من هم مدتها پیش ایده نوشتن داستانی عاشقانه با موضوع وحدت اسلامی را در گوشه ذهنم داشتم و بالاخره دست به قلم شدم. حدود شش ماه هم نگارش کتاب زمان برد.
در این شرایط نابسامان نشر، افزایش قیمت کتاب و علاقهمندی جوانان به داستانهای فانتزی، موفقیت کتابتان با موضوع مذهبی را در چه چیزی میبینید که به چاپ نهم رسیده است؟
در حال حاضر این را قبول دارم که بر اساس علاقهمندیهای این روزهای جوانان شاید داستانهای مذهبی در مرتبههای هفتم و هشتم هم به سختی قرار بگیرد و اول از همه داستانهای ترجمه شده به فروش میرسند، اما آنچه بر اساس بازخوردی که از مخاطبانم دریافت کردهام این است که روان بودن کتاب در مرحله اول جوانان را جذب کرده است. جدا از این نحوه تبلیغات و پخش کتاب از سوی انتشارات هم اهمیت زیادی دارد و در موفقیت یک کتاب اثر مستقیمی دارد. خوشبختانه ناشری که انتخاب کردم تلاش زیادی برای معرفی کتاب کرد و همین شد که فرشتهای در برهوت به چاپ نهم رسید، البته باید بگویم که این کتاب در اصل به چاپ پانزدهم رسیده است و تجدید چاپ رسمی آن نهم است چراکه تاکنون چندین بار کتاب با عنوان نذر کتاب تجدید چاپ و به مناطق مختلف ارسال شده است.
با توجه به اینکه اغلب کتابهایتان همانطور که قبلتر اشاره شد رنگ و بویی مذهبی دارند، بگویید در این شرایط که دشمن سعی در تفرقهافکنی بین مسلمانان دارد، نوشتن چنین کتابهایی چقدر اهمیت دارد؟
نگاه من نسبت به داستاننویسی به نوعی تکلیفی است. شاید قبلتر دنبال این بودم که کتابی با مؤلفههای داستاننویسی بنویسم که چند استاد داستاننویسی از آن تعریف کنند، اما حالا به کتاب به عنوان یک تریبون نگاه میکنم که باید از طریق آن نسل جوان را آموزش داد و دشمنی دشمنان را خنثی کرد. ما باید با کتاب به مخاطبانمان نشان دهیم که خیلی از رفتارهای اشتباه و ناملایمتهایی که در خارج از کشور و حتی ایران به اسم مسلمانان تمام میشود، حقیقی نیست و اسلام واقعی را به مردم بشناسانیم. مهمترین هدف من هم همین است.
انتهای پیام/*