شاید کمتر روزی را در شهر بندرعباس شاهد باشید که تیمهای شرکت خصوصی در حال تخریب یا ساختن برای تخریبهای مجدد چند روز بعدشان نبینید، تا «ابر ، باد ، مه ، خورشید و فلک» در اختیار آقایان مسئول دست به دست هم بدهند و لقمه نانی به این بی بصارت شرکتهای همیشه محتاج اطراف خود برسانند.
اگر از ورودیهای همیشه دوران نازیبا مانده شهر و استقبال از مهمانان با بوی گند و تعفن آن بگذریم و کندوکاریهای ۲۴ ساعته خیابانها و بدون هماهنگی ما بین ادارات برای بدست آوردن لقمه نانی از حاشیه آنرا نادیده بگیریم ، در عجبم که چرا این نعمت کم هزینه و خدادادی سرسبزی (درختان) خیابانهای شهر بندرعباس که تنها دلخوشی و چشم انداز باقی مانده مردم این شهر است را چنین بیرحمانه زیر چکمههای هالیوودی لگدمال میکنند؟!
امروز صبح گذرم به چهار راه دانشگاه آزاد افتاد، دوستان تخریبگر همیشه در صحنه و شرکتی اداره بسیار محترم برق! و کمتر حاضر در رفع و رجوع مشکلات مردم و صرفاً در حال سدسازی در برابر آنها را دیدم که بدون حضور نمایندهای از شهرداری چگونه برای رسیدن به خواستههای آنی شرکت! با حرص و ولع پایان ناپذیر خود و بدون کوچکترین اطلاعاتی از جزییترین مسائل پیرامون زیبایی شهری آنهم بدون کوچکترین توجه به درخواستهای مردم حاضر در صحنه مبنی بر منظم حرص کردن درختان، به غیراصولیترین شکل ممکنه و برخوردهایی زننده مشغول «تار و مار» کردن سرسبزی حاشیه خیابان بودند! میگویند قانون «بد» بهتر از بی قانونیست، خدایا در این شهر بیصاحب به تو پناه میبریم ای پناه بی پناهان!
انتهای پیام/*