به گزارش تابناک قزوین، در این برنامه «سید اسماعیل قافله باشی» عضو هیئتعلمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) ضمن اشاره به بازتاب حماسه حسینی در ادبیات فارسی اظهار کرد: ادبیات ما یکی از افتخارات ما ایرانیان است و ظرفیت بسیار بالایی در پرداختن به پدیدهها دارد؛ یکی از ظرفیتهای ادبیات پرداختن به موضوع مرثیه است.
وی بیان کرد: مرثیه انواع مختلفی دارد، مرثیههای خانوادگی، مرثیههایی که درباره پادشاهان است؛ نوعی از مرثیهها هم مرثیه مذهبی هستند؛ در مرثیه مذهبی هم یک قسمت مربوط به جریان جانسوز حضرت سیدالشهدا(ع) و کربلاست.
قافله باشی با اشاره به بازتاب عاشورا در ادبیات فارسی از طریق مرثیهسرایی خاطرنشان کرد: مرثیهها در ادبیات هم بازتاب گستردهای دارد؛ درواقع جریان کربلا آنقدر بزرگ و عظیم بود که بلافاصله بعدازاینکه اتفاق افتاد در تمام عالم بازتاب یافت، در ادبیات فارسی نیز درست از آن زمان به بعد مرثیهها سروده شدند.
قافله باشی افزود: از دوران صفویه به بعد مرثیه مذهبی علیالخصوص مرثیه کربلا در ادبیات ما فراوان سروده شد و شاعرانی چون؛ محتشم کاشانی، قاآنی شیرازی، وصال شیرازی، صامت بروجردی، نیر تبریزی و عمان سامانی مرثیههایی درباره حماسه کربلا سرودهاند.
در ادامه برنامه «محمدمهدی سنماری» - عضو هیئتعلمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)- به جایگاه تکایا و حسینیهها از منظر معماری اشاره و اظهار کرد: اساس هنر معماری کشف حقیقت است و اصلاً معماری و هنرمند به دنبال حقیقت است که بداند عالم برای چه آفریدهشده است و این نگاه بهنوعی با قیام امام حسین (ع) پیوند میخورد.
وی گفت: انسان دو بعد جسمانی و روحانی دارد و معمار سعی میکند در تأمین نیازهای جسمانی و روحانی انسان قدمی بردارد؛ البته باید گفت در تاریخ معماری ایران تا قبل از دوره صفویه آثاری از هنر معماری در حسینیهها و تکایا نداریم.
سنماری با اشاره به تفاوت حسینیه و تکیه تصریح کرد: بعد از دوره صفویه هنرمندان معماری به این موضوع توجه کرده و این نیاز جامعه را تأمین میکنند؛ البته باید گفت تکایا پهنه بیشتری برای فعالیت دارند چراکه مرثیهخوانیها و تعزیهها در حسینیهها اتفاق نمیافتد بلکه در تکایا انجام میشد.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: در فرهنگ معماری هر عملی که معمار انجام میدهد، دارای هدف بوده و برای آن هدف برنامه دارد؛ بهعنوانمثال؛ در معماری فضای شهری تفکر بسیار عمیقی نهفته و این امر آگاهانه اتفاق افتاده است؛ در بررسی معماری وقتی به حسینیه میرسیم این مفهوم ملموستر و آگاهانهتر میشود.
سنماری افزود: معمار اگر میخواهد فضایی را خلق کند باید ابتدا بستر آن را در وجود خودش تفهیم کرده باشد تا بتواند نیاز معنویت انسانها تأمین کند.
این استاد دانشگاه در ادامه به لزوم خودسازی در معماری اشاره و بیان کرد: اگر هنرمند در درون ساخته نشده باشد نمیتواند آنچه میخواهد بسازد را بهدرستی بروز دهد لذا باید خودسازی درونی برای هنرمند معمار اتفاق بیفتد.
وی خاطرنشان کرد: ما معماران معتقدیم عمل معمار عمل خداوند است، معمار در هر اثری از نفس خود میدمد و اگر نفس خودش نفس پاکی باشد آن اثر معماری هم مقدس میشود.
حسن لطفی - فیلمساز و
پژوهشگر سینما
در این برنامه به موضوع؛ بازتاب عاشورا در سینمای ایران پرداخت و اظهار کرد: یکی از نمونههای انعکاس حماسه حسینی در فیلم و سینما؛ فیلم اربعین، ساخته؛ ناصر تقوایی است، این فیلم بهاندازهای اثرگذار است که بعد از مدتها در سال 1397 در جشنواره فیلم فجر بازسازی و بهعنوان یک اثر شاخص پخش میشود و مورد تشویق و تحسین همگان قرار میگیرد.
این هنرمند سینما در ادامه گفت: در زمانهای که تصویر عاشورایی امکان رفتن روی پرده سینما را نداشته ناصر تقوایی فیلمی ساخته است که تجلی یک احساس ناب درباره عاشوراست؛ احساسی که از انسانیت سرچشمه گرفته است.
لطفی افزود: ناصر تقوایی اولین فیلمسازی نیست که درباره عاشورا فیلم ساخته است بلکه قبل از او افراد دیگری بودهاند که عاشورا را وارد سینما کردهاند تا تماشاگران روی پرده حس و اندیشه نابی را درک کنند.
این هنرمند با اشاره به اثر فاخر «روز واقعه» بیان کرد: روز واقعه با اینکه به کارگردانی شهرام اسدی ساختهشده، اما متعلق به بهرام بیضایی است. چراکه دیالوگها را بهرام بیضایی نوشته است و این فیلم چنان مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد که به نظرم احساسیتر از این فیلم درباره امام حسین (ع) وجود ندارد.
لطفی ضمن اشاره به تاریخ سینمای ایران در موضوع عاشورا اظهار کرد: اولین فیلم با موضوع کربلا در تاریخ سینمای ایران مستندی به نام «فاجعه کربلا» است که توسط؛ زکریا هاشمی ساختهشده است؛ این فیلم مستند است چون در سینمای آن روزگار امکان نمایش واقعه عاشورا را نداشت.
این کارگردان قزوینی عنوان کرد: سازنده فیلم فاجعه کربلا این فیلم را درباره اجرای تعزیه در روستای آوج استان قزوین ساخته است، نگاه این فیلمساز به واقعه کربلا و عاشورا در این فیلم چنین است که اگر عاشورا و یاد شهدای کربلا در ما تغییری ایجاد نمیکند یک جای کار میلنگد؛ این دیدگاه سالها بعد توسط مسعود کیمیایی در فیلم «سفر سنگ» ادامه مییابد.
این هنرمند در ادامه گفت: در سینمای ایران اگرچه بهصورت مستقیم به عاشورا پرداخته نشده اما پرداخت غیرمستقیم همواره وجود داشته بهعنوانمثال در بسیاری از فیلمهای سینمایی ایران علمدارها شخصیتی آزاده داشتند و کاراکتر ویژهای بودند که خصوصیات خوبی برای آنها طراحیشده بود.
لطفی تصریح کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سینما این ظرفیت و امکانات را پیدا کرد که روی پرده فیلمهای مرتبط با واقعه عاشورا بیشتر نمایش داده شود؛ نمونههایی مانند مستندهای سید مرتضی آوینی که هرچند روایت فتح او بهصورت مستقیم به عاشورا ارتباطی ندارد، اما در کلام و تصویر میتوان لحظهلحظه عاشورا را درک کرد.
وی با اشاره به آثار سینمایی درباره عاشورا افزود: نمونه بعدی رسول ملاقلی پور بود که در فیلم «پرواز در شب» ارتباط واقعه کربلا را با سالهای دفاع مقدس بهدرستی به تصویر کشیده و بسیار اثرگذار شده است.
لطفی تأکید کرد: این دو فیلمساز در پرداختن به عاشورا نمونههای بارزی هستند اگرچه افرادی مانند حسن فتحی، کیومرث پوراحمد و احمدرضا درویش هم در این راستا قدم برداشتهاند.
در بخش دیگری از این برنامه محمدعلی حضرتی نویسنده و پژوهشگر به موضوع مردمشناسی عزاداری عاشورایی در قزوین پرداخت و بیان کرد: عاشورا و محرم از یک واقعه و رویداد فراروی کرده و به یک فرهنگ تبدیلشده و این موضوع در طول زمان محکمتر شده است؛ یعنی هرچه از زمان عاشورا دور میشویم عاشورا پررنگتر میشود.
وی با اشاره به آیینهای عاشورایی گفت: اولین آیینهای بزرگ عاشورایی در سطح یک شهر را آلبویه زمانی که بغداد به تصرف آنها درآمد در آنشهر ایجاد کردند. آنها برای اینکه به اهل سنت بغداد توضیح بدهند که چه اتفاقی در عاشورا افتاده از هنر تعزیه استفاده کردند.
این نویسنده افزود: از آن روزگار که عاشورا باهنرهایی فراتر از هنرهای کلامی آمیخته شد، تاکنون جنبه نمادین پیداکرده است، چراکه عاشورا درگذر زمان به یک فرهنگ تبدیلشده است.
حضرتی عنوان کرد: در نماد سه عنصر دال، مدلول و دلالت را داریم و اصل عاشورا بهعنوان یک حرکت آزادی خواهانه و ظلم ستیزانه یک اصل نمادین شده است و اساساً حرکت امام حسین و عاشورا نمادی برای آزادگی و ظلمستیزی است اما اگر از این موضوع عبور کنیم همه سازوکارهای عاشورا در درون خود نیز وجه نمادین دارد.
این پژوهشگر بابیان برخی نمادهای عاشورایی ادامه داد: آن نخلی که در مراسم نخل گردانی در شهرهای کویری داریم نماد درخت است و علامتهای قزوین نیز نماد درخت است ضمن اینکه علم به معنی چوب بلندی که پارچههایی را میبندند و در روستاها در مراسم عزاداری استفاده میشود هم نماد یک درخت است.
حضرتی مهمترین ویژگی علم را شباهت آن به سرو دانست و عنوان کرد: برای امام حسین و شهدای کربلا علم نمادی از سبزینگی، رویش و بالندگی پیوسته است.
وی افزود: علم در شهرهایی مانند قزوین و تهران استفاده میشود ضمن اینکه استفاده از حیوانات در پای علم برای این است که پیوند درخت با جانداران را نشان میدهد.
حضرتی درباره ارتباط طبیعت و عاشورا تصریح کرد: استفاده از نماد در یک موضوع مخاطب را چند قدم فراتر از ظاهر و پوسته موضوع برده و او را به بحث بزرگتری میرساند؛ به همین علت استفاده از نماد طبیعت در علمها درواقع نماد زندگی جاودانه شهدای کربلاست و به آیات قرآن درباره شهدا اشاره دارد که شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
وی در ادامه به تحلیل آیینهای عاشورایی در روستای آیین در الموت پرداخت.
احمد ابوطالبیان -خوشنویس، پژوهشگر و مجموعه دار
در این نشست به بررسی ساختار آثار عاشورایی ملک محمد قزوینی پرداخت و عنوان کرد: بعد از ورود اعراب به ایران، همواره فرهنگ و هنر ایرانی غالب بود؛ اندکی که جلوتر میآییم در دوره عباسیان در سایه نیروی غالب خطوط ششگانه نسخ، ثلث، محقق، ریحان، طوقی و رقاع ابداع میشود و فرهنگ ایرانی به استغنای خود ادامه میدهد.
این پژوهشگر گفت: حدود 1000 سال پیش علیبنحسنبنحسین فارسی اولین خط مستقل فارسی به نام «تعلیق» را ابداع میکند تا از تبعیت فرهنگی بیگانگان خارج شوند و این استقلال فرهنگی ایرانی ادامه مییابد تا اینکه در دوره صفوی تأثیرگذاری واقعه عاشورا در هنر و صنعت ایرانی بهوضوح دیده میشود و ایرانی مسلمان با عاشورا زندگی میکند و تلفیق فرهنگ عاشورایی و ایرانی ادامه مییابد تا به خوشنویسی میرسد.
ابوطالبیان با شاره به ویژگیهای مهم خوشنویسی اظهار کرد: خوشنویسی که محمل بسیار زیبا و قاعدهمند با هندسه و شاکله اندامی کلمات است توانسته به پدیدهای غنی تبدیل شود زیرابه قولی اگر زبان غنیترین پدیده شفاهی طبیعت است خط غنیترین پدیده کتبی طبیعت میشود.
وی افزود: خط زیبا تجلی عالم معنا در جلوه صورت است، هندسهای است روحانی که گردشها و چرخشهای علم هستی را از گردن آهو تا طره شاهدان زیباروی را به یاد میآورد و با آب لطف، غبار از چهره معنی میشوید، این جایگاه خط و خوشنویسی در فرهنگ و هنر ایرانی دارد؛ ملک محمد از پیشروترین و نوگراترین خوشنویسان هنرمند در طول چند هزارساله خوشنویسی ماست که با اینهمه بسیار امروزی و مدرن است.
ابوطالبیان با اشاره به نوگرایی ملک محمد در آثار کهن بیان کرد: با استناد به آثارملک محمد، او حرفهای نویی در قالبهایی نو زده است که بسیار هنرمندانه و جهانشمول است؛ بار گرافیکی موجود در آثار ملک محمد و هارمونی موجود در اثر او بهگونهای ایجاد تقارن و تناسب در یک اثر هنری ایجاد کرده است.
وی گفت: بیشتر آثاری ملک محمد در مدح سیدالشهدا (ع) است که با تلفیق و ترکیب انقلاب گونه چند ژانر خوشنویسی در یک قطعه ملک محمد مشهود است، تلفیق خط کوفی، نستعلیق، ثلث و تعلیق در یک اثر او دیده میشود ضمن اینکه قالب مضامین او عاشورایی است و نهتنها مضمون بلکه تداعی معانی عاشورایی را نیز دارد.
این خوشنویس عنوان کرد: فرمهایی که ملک محمد در آثارش استفاده کرده فرمهایی است که در طوقها و علمهای عاشورایی میبینیم، در آثار عاشورایی او نهتنها مضمون به بیان اثر میپردازد بلکه فرم نوشتاری و هندسه گرافیکی که ملک محمد در اثر ایجاد کرده است؛ خود گویای عاشورایی بودن اثر است.
ابوطالبیان در پایان گفت: کتیبههای آبانبارهای قزوین، مقبره شهید ثالث و شخص دیگری به نام میرزا ابوالقاسم بهشتی شیرازی از آثار اوست، آثار ملک محمد در موزههای جهان بهعنوان یک اثر گرافیکی شناختهشده و نشاندهنده مضامین مذهبی و آیینی است.
در بخش دیگری از این برنامه سعید افزونتر- پژوهشگر انسانشناسی و موسیقی- با اشاره به موضوع جلوههای موسیقایی آیینهای عاشورایی گفت: یکی از اساتید دانشگاه در تعریف موسیقی عرفانی میگفت؛ موسیقی عرفانی موسیقی است که فردی عارف مینوازد، اگر این تعریف را مبنای هر نوع دیگر از کاربرد موسیقی در هر حوزه دیگری بگذاریم؛ خود موسیقی بهعنوان ماده صوتی فاقد اعتبار لازم برای انتخاب بهعنوان مؤلفه تحقیق خواهد شد.
افزونترگفت: بنابراین موسیقی مذهبی که یک نفر مسلمان آن را مینوازد، فاقد اعتبار برای تحقیق است و تنها مؤلفههای فراموسیقایی هستند که هویت موسیقی را تعین میبخشند.
وی افزود: موسیقی بهعنوان اسم، حوزه خاصی را پوشش میدهد؛ درحالیکه صفت موسیقایی این امکان را فراهم میآورد که در رابطه با هر آنچه همراه آن است مطالعه کنیم؛ بهعنوانمثال در رویکرد انسانشناختی، باید موسیقی را در بستر اجتماعی و فرهنگی خویش همراه تمامی ناخالصیهای غیر موسیقایی مانند متن، حرکت و غیره در نظر داشت.
افزونتر با اشاره به مفهوم آیین گفت: آیین، اگرچه برای مراسم غیردینی نیز کاربرد دارد، اما در تعبیری که اینجا استفاده میکنیم، دین بدون آیین پوشیده خواهد ماند و آیین غیرملبس به لباس هنر تاثیری ندارد.
ازاینروست که در بحث تاریخ هنر همیشه عنوانشده است که؛ تولد همه هنرها در بستر ادیان بوده است و هنر غیردینی پدیده متأخری است؛ هنر غیردینی و عاری از تعهد، زاده انحراف دین و جدایی بزرگی است که بعد از اصلاحات دینی در غرب بین کلیسا و جامعه غربی به وجود آمده است.
افزونتر با اشاره به ارکان شکلگیری آیینها گفت: در بسیاری از آیینهای مذهبی اگرچه موسیقی میتواند رکن اساسی شکلگیری آیین باشد اما هیچگاه تحلیل صرف ماده صوتی به شناخت پدیده رهنمون نخواهد شد.
این هنرمند بیان کرد: ازاینروست که در رويكرد فراتر، آیین و نه مؤلفههای سازنده آن به شناخت پدیده خواهد انجامید و اگر آیین را به مؤلفه سازنده آن تجزیه کنیم شناخت کاملی از آن نخواهیم داشت.
افزونتر در پایان تصریح کرد: بنابراین سخن گفتن از موسیقی دینی، موسیقی عاشورایی، شعر آیینی، شعر مذهبی، شعر عاشورایی، معماری مذهبی، سینمای دینی، تئاتر دینی فاقد وجاهت لازم خواهد بود.
گفتنی است، در این برنامه با حضور استاندار قزوین و رییس حوزه هنری استان از مداحان پیشکسوت قزوین؛ حاج سید عزیز الله حسینی و حاج محمد ولایی با اهدای لوح تقدیر به عمل آمد.