آنچه در ادامه می خوانید، وصیت شهید علی اکبر نوری اعتماد است.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم از آن جا که وظیفه ی شرعی خود میدانم ، میخواهم چند سطری را به یادگار بگذارم. از خداوند منّان و قادر خواستارم ، در بستر نمیرم ؛ ولی اگر تقدیر خداوند علیم غیر از این است ، دیگر محلّی از صحبت نمی ماند. مواردی به نظرم می رسد که می بایست یادآور شوم : اوّل اینکه یک ماه نماز و یک ماه روزه ، و اگر مقدور است ، بیشتر را ، برایم قضا نمایید. مقداری پول به عنوان اینکه دینی بر کسی نداشته باشم ، به مستحق بپردازید.
بر روی کفنم دعای جوشن کبیر را بنویسید. از آشنایان و اقوام برایم طلب مغفرت کنید. مقداری از تربت سیّدالشّهدا همراه جنازه ام بگذارید. نماز شب اوّل قبر را حتّی المقدور برایم بر پا دارید. برای عاقبت به خیری مؤمنین و مؤمنات دعا نمایید. و برای آزادی اسرا و پیروزی رزمندگان ، و شفای مجروحین و معلولین و طول عمر رهبر ، و تعجیل ظهور حضرت ولی عصر (عج) دعا نمایید. از جود و رحمت خداوند نا امید نشویم و نشوید. تقوای الهی را پیشه ی خود نماییم ، تا مرضی خداوند و اهل بیت باشیم. ان شاء اللّه ( ۱ ) علی اکبر نوری اعتماد شنبه ۱۳۶۳/۰۲/۰۳به نام خدا خدایا بر من منّت گذاشته و توفیق عطا نمودی ، تا بار دیگر پای دراین سرزمین مقدّس بگذارم ، تا هم وظیفه خود را انجام داده باشم ، و هم اینکه به دنبال گمشده ای بگردم ، که مدّت هاست حیران و سرگردان اویم ، گمشده ای که اگر حضرتت توفیق دهد ، می شود در اینجا پیدا کرد ، گمشده ای که عبارت است از : معرفت و شناخت ؛ معرفت و شناخت و عرفان به ذاتت ، به کمالت ، به صفات عالیت ، صفاتی که درک آن برای بندگان و گنهکارانی مثل من ، که اگر عنایت نفرمایی ، محال و غیرممکن است . شناخت وعرفانی که زندگی را جهتی نو و مجدد می دهد. زندگی را با همه مرارتها از عسل هم شیرین تر می کند ، و راه و رسم عاشقی را می آموزد. عشق به خودت ؛ عشق به خودت که مسبب اسباب هستی ، ومنشاء افعال و سرچشمه ی خیرات ، عشقی که به انسان حرکت و جهت و معرفت می دهد. امّا این را هم می دانم و خوب هم میدانم که ، با همه جلال وجبروتت با همه ی قهّاریتت ، رئوف و مهربان و حلیم و علیم و رحیم هستی . غافر الذنب و قابل التوب هستی ، ستار العیوب وعلام القلوب هستی. پس تورا به صفات عالیت که لایدرک و لایوصف هست ، قسمت میدهم ، که به این بنده شرمنده ، و حقیر و ذلیل و فقیر و مسکین و مستکین ، عنایت بفرمایی و به سوی نور و روشنایی هدایتم کنی ، هدایتی که مانع از ضلالت وگمراهی است ، و منشاء خیر و فیوضات الهی است. خدایا از تو می خواهم و عاجزانه هم درخواست دارم ، که کمکم کنی تا افعال و حرکاتم در مسیر تو باشد ، و به نیّاتم جهت الهی بدهی ، تا نیّات و اعمال و رفتارم ارزش پیدا کند ، و در این وادی که پا نهاده ام لحظه ای من را ، به خودم وا مگذاری و من را از این حالت که هستم ، نجات بدهی! حالتی که خودبینی جای خدابینی را گرفته ، حالتی که کبر و غرور و ظواهر دنیا ، جای خضوع وخشوع و تضرع را گرفته ، حالتی که گناهانی همچون ظاهر بینی و عیب جویی ، و خودبینی ، به مانند زنجیرهای به هم پیوسته ، و استوار ، اطراف دل و قلبم را به محاصره ی خود درآورده اند ، و هر روز و ساعت این دایره تنگ تر و تنگ تر می شود ، که اگر لطف و عنایت شامل حالم نشود ، به تحقیق هلاک میشوم و راهی بیراهه ای میشوم ، که هیچوقت تصوّر برگشت از آن را نتوان کرد ، الّا این که امید به لطف و بخشش تو را داشته باشم ، و دست نیاز به سویت بلند کنم . خدایا تو را به حقّ دندان شکسته ی پیامبرت و مظلومیتش ، و فرق شکافته علی ات و پهلوی شکسته ی زهرایت ، وجگر پاره پاره شده ی حسن ات و سر بریده ی حسین ات ، و بدن تکه تکه شده اش و مقام و منزلت اولیاءت ، قسمت می دهم که ظهور حضرت ولیعصر را تعجبل بفرما . رزمندگان را پیروزی عنایت فرما ، و مجروحین و جانبازان را شفا عنایت بفرما ، پدر ( ۲ ) و مادر و جمیع مسلمین و مؤمنین را ، غریق رحمت واسعه ی خود بفرما .
والسلام علی اکبر نوری اعتماد - ۱۳۶۶/۰۲/۰۹ بسمه تعالی دو ماه روزه قضا برایم بجا آورید ، شش ماه نماز قضا برایم بجا آورید ، و حدود سه هزار تومان هم به عنوان ردّ مظالم بپردازید. درمورد بقیّه ی موجودی های جزئی ، هر چه صلاح است ، تصمیم بگیرید ، از قببل لوازم و کتب و غیره. (۱) وصیّت اوّل در سال ۱۳۶۳ (۲) پدر ایشان ۲۷ بهمن سال ۱۳۶۱ درمنطقه فکّه ، و در عملیات والفجر مقدّماتی شهید شده بودند . ولادت : ۱۳۴۶/۱۰/۰۱ شهادت:۱۳۶۶/۰۴/۱۱ سن شهادت ۲۰ سال عملیات : نصر ۴ مزار : شهیدان نوری اعتماد ، محمّدحسن ( پدر ) و علی اکبر ( پسر ) در امام زاده محمّد تقی رباط کریم به خاک سپرده شدند .