انعکاس واقعیت یا بهانهای برای طرح دعواهای فمینیستی؟از مدیران و دروازبانان خبر انتظار میرود، با رعایت اصول حرفهای و رسانهای، صرفا و تا حد ممکن به انعکاس واقعیات بپردازند و اغراق و غلو ننمایند. در گزارش مذکور ادعاهایی شده که نشانگر تعمیمهای بیپایه، اتهامزنی و سیاه نمایی احساسی است: « علاوه بر خلاء قانونی در خصوص حقوق زنان، متاسفانه زنان ایرانی همیشه به دلیل دلسوزیهای خود که گاه نابهجا است، موجب میشوند این خشونتها روز به روز بیشتر و خطرناکتر شوند،... »
یا در این گزارش ادعا شده: « باید قوانینی باشد تا هرکسی، حتی همسر، حق خشونت بر زنش را به خود ندهد، در صورتی که در حال حاضر اینگونه نیست و بسیار مردان، پدران، همسران و برادرانی هستند که حق خشونت بر جنس مونث را به خود میدهند... »
در انتهای این گزارش گفته شده: " امید روزی برسد که هیچ زنی به خاطر جنسیتش مجبور نباشد که دیگر رنگ آرامش را به فراموشی بسپارد..." .
با توجه به مراحل مقدماتی دادرسی و روشن نبودن ابعاد مختلف پرونده، آیا سزاست که عجولانه و مغرضانه، این خشونت غیرانسانی را به حساب جنسیت! بگذاریم؟ دست مایه قرار دادن یک حادثه، برای دمیدن در دعواهای تصنعی، وارداتی، روشنفکرمآبانه و بهاصطلاح فمینیستی، و دمیدن در آتش فتنههای اجتماعی، آیا رواست؟! به خصوص در رسانهای که در دل جهاد دانشگاهی مولود انقلاب اسلامی عهدهدار رسالت آیینهگی نظام اسلامی است.
جالب اینکه در قسمتی از این گزارش تلخ تلویحا آمده که این موضوع ربطی به جنسیت ندارد، و این فرد بیرحم پدرش را هم مورد ضرب و شتم قرار داده و خواهر متهم گفته است: «اگر برادرم بفهمد اعظم اینجاست و ما از او نگهداری میکنیم، حتما هم من و هم فرزندانم را میکُشد، او رحم ندارد، تنها کسی است در خانواده که موجب سرافکندگی ما شده است، آنقدر مادرم را کتک زد، که او را هم کشت؛ پدرم را هم میزند و همه را تهدید به قتل میکند».
مواجهه یک بام و دو هوایی رسانههای غربی رسانههای غربی در انعکاس حوادثی مانند ماجرای تلخ اخیر مشهد در جوامع خودشان، تلاش میکنند قاتل یا متجاوز را با واژگانی مانند بیمار روانی معرفی کنند، اما نوبت به جوامع مسلمان که میرسد با تغییر ادبیات، سخن از نقض حقوق زن و حقوق بشر، نظام مردسالار و نقصان قوانین شرعی و ... به میان میآید.
وقتی به نام دوستی، دشمنیها میشود و دشمنشاد میشویم !
چرا مصالح، حرمت و کرامت یک انسان باید با قصهپردازیهایی به سبک نشریات زرد، به بازی گرفته شود؟ اخلاق حرفهای در رسانه کجاست؟ چه تصوری از کرامت انسان داریم؟ آیا هر ادعایی، به ویژه در مورد اشخاص حقوقی، در رسانه قابل طرح است؟ از مسولین جهاد دانشگاهی باید پرسید که سیاستگزاری و برنامهریزی خبری برای جلوگیری از گافهای رسانهای توسط غیرحرفهایها به چه میزان انجام میپذیرد ؟! آیا با انعکاس پررنگ یک فاجعه شیطانی میتوان آرامش روحی و روانی جامعه را به راحتی مخدوش و احساسات پاک مردم را جریحه دار کرد؟ اخلاق و ادب در بیان جملات ولو به نقل از دیگری تا چه میزان با اهمیت است ؟! (چون متاسفانه این جمله منتشر شده است تابناک با پوزش از خوانندگان آن را بازنشر میدهد) آیا صحیح است که چنین ادعایی به نقل از خواهر متهم منتشر شود: "شوهر اعظم بینی او را شکسته و حتی ... او را با چاقو پاره کرده است..." جای چنین شهادتهایی لابلای پرونده متهم است یا فضای عمومی و رسانه!؟ آیا نیازی به ذکر چنین جزئیاتی هست؟ جایگاه اخلاق حرفهای در این نحوه اطلاعرسانی کجاست!؟ و نه عجب اگر چنین سوژهپردازی وقیحانهای خوراک شبکه های ماهوارهای معاند و سایتهای معلوم الحال شود و تا مدتها مستمسک تخریب چهره جامعه اسلامی و مدینه رضوی گردد.
همان روز در آمریکا دو کودک پنج روزه و شش ماهه کشته شدندبنا بر گزارش دویچه وله، روز جمعه (3 اردیبهشت) "پلیس آمریکا اعلام کرد هشت عضو یک خانواده در ایالت اوهایو از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شدند".
به گزارش پرس تی وی: در این تیراندازی هشت عضو یک خانواده از جمله یک کودک پنج روزه و یک کودک شش ماهه کشته شدند.
مانند سایر حوادث، رسانههای غربی از این واقعه هم جز تصویر قاتل و نمای بیرونی محل وقوع جرم و تحرکات پلیس، عکس دیگری منتشر نکردند! درحالیکه اگر خبرنگاران وطنی حادثه مشهد بودند احتمالا از درج ریز جزئیات و لباسهای زیر قربانیان قتل فجیع دو دختر نوزاد و سایر اعضای آن خانواده نگونبخت هم نمیگذشتند و همه چیز را روی میز کالبدشکافی و پردازش تراژیک میگذاشتند.
دویچه وله که خبر حادثه تلخ مشهد را روز جمعه در اخبار برگزیده/برتر خود قرار میدهد، حادثه آمریکا را با یک روز تاخیر (23 آوریل) منعکس میسازد.
استمداد از اساتید رسانه امید که اساتید و پیشکسوتان علوم ارتباطات و روزنامهنگاری و مدرسان عکس خبری ، مسولان محترم در وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی و امور خارجه به تبادل نظر نشسته و به این پرسشها پاسخ دهند که بر مبنای اخلاق حرفهای چگونه باید اخبار آسیبهای اجتماعی و حوادث را منتشر کرد؟ آیا رسانه مجاز است تصاویر دلخراش قربانیان را به هر نحوی منتشر کند!؟ آیا لازم بود برای این خبر، گزارش تصویری با 15 قطعه عکس فجیع مرتبط و غیرمرتبط، منتشر شود؟ نحوه پوشش حرفهای اخبار حوادث، به ویژه جرایمی مانند قتل، ضرب و جرح و ...، چیست؟ رسانههای غربی اینگونه حوادث را در کشورهای خودشان چگونه پوشش میدهند؟ انتشار تصاویر اینگونه حوادث تابع چه سیاست و خط مشی و شیوهای است؟
نمایندگان محترم مردم در مجلس و نیز مسئولان استانی و شهری در خطه خورشید بهتر است از هم اکنون و پیش از انعکاس اخباری دیگر از این دست، زیر پوست شهر را دریافته و نیز منشور اخلاق رسانهای و حرفهای را مبتنی بر هویت فرهنگی و گفتمان انقلاب اسلامی تعریف نمایند تا که شاید از این پس شاهد گل به خودی و گافهایی از این دست نباشیم....
مجتبی محمودی - تابناک خراسان رضوی