امام خمینی(س) میفرماید: «این علی همه چیز است؛ یعنی در همه
ابعاد انسانیت درجه یک است، و لهذا هر طایفه ای خودشان را به او نزدیک می کنند و
خاصیت هر طبقه را هم دارد. خاصیت قدرت ورزشکارها را به طور وافی دارد... در عبادت،
فوق همه عبادت کنندگان است. در زهد فوق همه زاهدهاست. در جنگ، فوق همه جنگ
جویان هست. در قدرت، فوق همه قدرت ورزان هست و این یک اعجوبهای است که جمع ما
بین متضاد با هم کرده است.»
اعجوبهای جمع مابین اضداد
از نکته های شگرف زندگانی حضرت علی(ع) که شگفتی همه ژرف
اندیشان حقیقت جو را برانگیخته است ، بی کرانگی ابعاد وجودی آن حضرت در همه فضایل
اخلاقی است. امیر خاک و افلاک، جامع صفاتی بود که
همراهی و هم نشینی آنها در وجود یک فرد در باور آدمی نمیگنجد...
امام خمینی(س) که در شناخت اهل بیت(ع) معرفتی بی مرز داشت؛
درباره این ویژگی امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: «این علی همه چیز است؛ یعنی در
همه ابعاد انسانیت درجه یک است، و لهذا هر طایفهای خودشان را به او نزدیک می کنند
و خاصیت هر طبقه را هم دارد. خاصیت قدرت ورزشکارها را به طور وافی دارد... در عبادت،
فوق همه عبادت کنندگان است . در زهد فوق همه زاهدهاست. در جنگ، فوق همه جنگ
جویان هست. در قدرت، فوق همه قدرتورزان هست و این یک اعجوبه ای است که جمع ما
بین متضاد با هم کرده است.» «[آن حضرت[بعد از اینکه دست دو نفر دزد را قطع میکند،
چنان نسبت به آنان عاطفه و محبت نشان میدهد و معالجه و پذیرایی می کند که مداحان
حضرت می شوند. یا وقتی می شنود ارتش غارتگر معاویه خلخال از پای یک زن اهل ذمه
درآورده اند، به قدری ناراحت می شود و عواطفش چنان جریحه دار میگردد که در نطقی
میفرماید: اگر از تأثر این واقعه انسان بمیرد، قابل سرزنش نخواهد بود. با این همه
عاطفه، روزی هم شمشیر میکشد و افراد مفسد را با کمال قدرت از پا در میآورد.»
پرورش یافته عبدالله اعظم
امام راحل که ضمیری آمیخته با معرفت و روحی نور گرفته از شعاع
خورشیدی اهل بیت داشت، نام و یاد حضرت علی علیه السلام را با عشق و حرارتی برآمده
از صمیم جان می برد. امام خمینی رحمه الله درباره مقام منزلت حضرت علی علیه السلام
می فرمود: «علی بن ابیطالب فقط بنده خدا بود و این، بزرگ ترین شاخصه اوست که می
توان از آن یاد کرد و پرورش یافته و تربیت شده پیامبر عظیم الشأن است و این از
بزرگ ترین افتخارات اوست. کدام شخصیت می تواند ادعا کند که عبدالله است و از همه
عبودیت ها بریده است، جز انبیای عظام و اولیای معظم که علی علیه السلام، آن عبد
وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به معدن عظمت رسیده
است، در صف مقدم است، و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر
عمر رسول اکرم صلی اله علیه و آله در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده
است جز علی بن ابی طالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه
دوانده. پس او به حق عبدالله است و پرورش یافته عبدالله اعظم است.»
شما شیعه همان هستید که...
امام خمینی(س) که تجلی پارسایی اش هر چشم حقیقت بین را خیره
میکرد، با شوری از سر شیدایی، ارجمندترین توصیف ها را در وصف مولای پرهیزکاران می
آورد. امام درباره ایمان حضرت علی (علیه
السلام) می فرمود: «به خودشان قسم ... اگر
بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک لااله الاالله امیرالمؤمنین را بگویند،
نمی توانند... به مقام علی بن ابی طالب قسم که اگر ملایکه مقربین و انبیای مرسلین،
غیر از رسول خاتم که مولای علی و غیر اوست، بخواهند یک تکبیر او را بگویند،
نتوانند. حال قلب آنها را جز خود آنها کسی نمیداند.» «شما شیعه همان هستید که می
فرمود: اگر همه عالم در مقابل من بایستد، تنها در مقابل همه میایستم. آن ایمان
است که او را آن طور در مقابل همه چیز میایستاند. آن اخلاص اوست. آن روحانیت و
معنویت اوست و شما هم شیعه او هستید.»
بگذار بگویند شیعهام
اقیانوس بی کران وجود علی(ع)، غواصان دانش و بینش را به
تحیری شگرف وا داشته است. هر
کس دل به حکومت حکمتِ علی سپرده، ستایشگر کمال او شده است. در میان انبوه این
ملاحان معانی، اندیشمندان غیر مسلمان بسیارند و بی شمار که برخی از آنها حتی کتابهایی
درباره آن حضرت نگاشتهاند. از جمع اینان پُولس سلامه، شاعر مسیحی عرب زبان در
کتاب خود با شور و جذبهای خالصانه آورده است: «ای ابوالحسن! شعر من در ساحل
دریایی تو سنگ ریزهای بیش نیست. این شعر حماسی را بپذیر و از بهشت جاوید به مردی
ناتوان که قلمش را به نام تو شرف بخشیده است، بنگر.» سلامه در ادبیات دیگری می
گوید: «من شیفته دلاوری، الهام، عدالت و اخلاق پسندیده ام . آری. اگر علی، پیامبر
نبود، ولی خُلق او پیامبرانه است . این اشعاری است برای بهترین مردم پس از محمد
صلی الله علیه و آله که آفرینش، انسانی چون او ندیده است.» سلامه در اعتراض به هم
کیشانی که به او خرده گرفتهاند، میگوید: «اگر عشق ورزیدن به علی علیه السلام و
اهل بیت طاهرین و شوریدن بر ستم، شیعه گری است، آری من شیعهام.» ذهن و اندیشه
تا هر وقت روشن بنگرد، روشنی میبیند و اگر با پلیدی و بدگمانی هم ساز شود،
همواره تیرگی حضور می یابد. این قانون هستی است که هر کس و هر چیز هر چند ناچیز و
کم مقدار ، هیچ گاه از نیکی تهی نیست و همین مقدار برای خوب دیدن ما کافی است.
برخلاف نیک نگر که در پناه بصیرت زیست میکند و آرامشی مستمر دارد، بداندیش در
هراسی همیشگی است و با رنج موهوم باورهایش زندگی می کند. بدبینی از حمایت دلیل کم
بهره است، ولی نیک نگریستن همواره دلیل های بسیار دارد. قرآن که کتاب زندگی آموز انسانهاست،
ما را از بدگمانی برحذر داشته است: «ای کسانی که ایمان آوردهاید ! از بسیاری از
گمانها بپرهیزید؛ چرا که بعضی از گمانها گناه است.» (حجرات :۱۲) امیر بیان،
حضرت علی علیه السلام نیز در بیانی راه گشا فرموده است: «تا برای نیک انگاری سخن
دیگران، راه وجود دارد ، به گفته آنان بداندیش نباش.»
منبع: جماران