مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
پدرام ئیلانی
هرچه به هفتم اسفندماه روز سرنوشت ساز انتخابات نزدیک میشویم، صدور بیانیهها و شب نامهها سرعت بیشتری مییابد.
بیانیهها از سوی احزاب و شب نامهها از سوی لیدرهای نامزدهای انتخاباتی در سایتهای محلی و شبکههای اجتماعی به سرعت میچرخد و دست به دست میشوند. عدهای مقصودشان روشنگری و عدهای نیز قصدشان تخریب کاندیدای حریف است و عدهای دیگر که نه صاحب اندیشهاند و نه صاحب نظر، تنها قصدشان عرض اندامی است برای خالی نبودن عریضه! در بویراحمد غیور و دنای همیشه استوار نیز وضعیت چنین است.
در دو هفته گذشته احزاب از کاندیداهای متعددی حمایت کردهاند و به منظور رسانهای کردن حمایت خویش از نامزد انتخاباتی مورد وثوق، بیانیههای خود را تنظیم و روانه شبکههای اجتماعی کردند. در واقع میتوان گفت که یکی از وظایف مهمی که بر دوش احزاب وجود دارد، اعلام حمایت از یک کاندیدای اصلح میباشد. اما متاسفانه تعدد احزاب و اختلاف نظر میان احزابی که تفکر نزدیک به هم دارند، سبب شده است که این احزاب نتوانند از یک کاندیدای واحد حمایت کنند و هر یک از آنها، کاندیدایی جدا از سایر کانیدهای مورد وثوق دیگری را به مردم معرفی کردهاند. احزاب کارگزاران، مردم سالاری، اتحاد ملت، ندای ایرانیان، مجمع نیروهای پیرو خط امام، انجمن اسلامی دانشگاهها، حزب کار اسلامی، اعتدال و توسعه و… احزابی هستند که مشی اصلاحاتی دارند، اما متاسفانه هیچ یک از این احزاب کاندیدای واحدی را معرفی نکردند و هر یک از این احزاب سمت و سویی جدا از دیگری را برگزید.
اصلاح طلبی شاخصهها و مولفههای خاص خود را دارد و هر یک از این احزاب میبایست بر اساس المانهای اصلاح طلبی و همچنین رای آوری بر اساس رای شورای مشورتی اصلاحات استان و همچنین مجمع اصلاح طلبان شهرستان، اقدام به انتخاب و معرفی کاندیدای اصلح اصلاح طلبان میکردند. متاسفانه برخی از احزاب با تصمیمهای زودهنگام و برخی دیگر با عدم انتخاب مناسب سبب شدند تا هم اعضای این احزاب اقدام به استعفا کنند و هم انشقاقی میان احزاب اصلاح طلب بوجود آید. از سویی دیگر، مجمع اصلاحات شهرستانهای بویراحمد و دنا اقدام به انتخابی کرد که خشم اکثریت اصلاح طلبان را برانگیخت و این مجمع، مشروعیت خود را از دست داد و این بیاعتباری سبب شد که بسیاری از اصلاح طلبان شناسنامه دار، در کنار کاندیدایی معتدل و نه اصلاح طلب اما نزدیک به تفکر اصلاح طلبی قرار گیرند. زیرا که هم به اصلاح طلب بودن کاندیدای معرفی شده از سوی این مجمع تردید داشتند و هم یقین داشتند که این انتخاب سبب خواهد شد که اصلاحات در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی شکست بخورد و آراء کاندیدای اعتدالی نیز ریزش پیدا کند و نهایتاً کاندیدای جبهه پایداری راهی بهارستان شود. درواقع این اصلاح طلبان شناسنامه دار، راه خود را از مجمع اصلاحات جدا کردند تا یک بار دیگر تنها کرسی سهمیه شهرستانهای بویراحمد و دنا، سهمیه اصولگرایان نشود و یک بار دیگر آنها که سبب سختترین تحریمها، رکود، فلاکت اقتصادی مردم، ابتذالی بیبدیل و بدنامی ایران در مجامع بین المللی شدند، بر صندلی چهارساله تکیه ندهند و بازهم مجلس را میدان تاخت و تاز افرادی که خواهان جاهلیت و محرومیت مردم بودند و هستند، نسازند. این اصلاح طلبان راه خود را از مجمع اصلاحات جدا کردند تا به واسطه انتخاب نابخردانه این مجمع زحمات خالصانه ظریفها بر باد نرود و یک بار دیگر صالحیها را در مجلس تهدید به زنده به گور کردن با سیمان در زیر راکتورهای اراک نکنند. افراد اصلاح طلبی که عضو برخی از این احزاب بودند، با تقدیم استعفا نامههایشان به دبیران این احزاب، تنفر خود را از قبیله گرایی در این احزاب نشان دادند و با اقدامات خود، سبب شدند تا برخی از افراد که با ذهنیتهای قوم مداری به احزاب نفوذ کردهاند دریابند که احزاب جای قوم مداری نیست و احزاب فراتر از تفکرات سلیقهای تجلی یافتهاند و اگر قرار بود کهنژاد پرستی تفکر حاکم باشد، دیگر نیازی به تشکیل احزاب نبود. پس از این انتخابهای نابخردانه و رخدادها، شب نامه نویسیها و عریضه نویسیها آغاز شد و طیفهای به ظاهر هم تفکر اما از هم گسیخته، لجام گسیختگی خود را با عریانی تمام نشان دادند و به سوی هم حملاتی را به جهت تخریب یکدیگر انجانم دادند، دریغ از اینکه کسی خواهان اتحاد و اجماع مجدد بر تفکر اصلاحاتی و اعتدالی خویش و انتخابی اصلحتر و مناسبتر باشند، انتخابی که حاصل آن چیزی جز پیروزی افراطیون و جبهه پایداری باشد، انتخابی که برجام به فرجام رسیده را به اوج کمال خویش برساند، اجماعی که عزت بویراحمد و دنا را تثبیت کند و آن را دوچندان نماید، انتخابی که سبب رفع محرومیتهایی که از گذشته بر این خطه روا رفته بود و در چندسال گذشته در حال رفع شدن هستند، باشند. این روزهای پایانی جبهه گیریها و شب نامه علیه هم طیف خود نوشتنها، تنها راه به شکست خواهد برد و سبب خواهد شد که نه تنها راه عبثی را بپیمائیم، بلکه حتی برادریها و رفاقتها نیز خدشه دار شوند و بازهم آتش کین و نفاق در میان اصلاح طلبان برافروخته شود و این آتش چیزی جز رویای افراطیون و پایداریها نبوده است و متاسفانه اصلاح طلبان خود با دست خود سبب محقق شدن آن رویای دور و دراز میشود. بهتر است که مجدداً اصلاحات و احزاب اصلاح طلب و اعتدالیون باهم متحد شوند و حال که سیدباقر موسوی را به دلیل کینه توزیها و حسادتها از میدان به در کردهاند، بر کاندیدایی مورد وثوق اکثریت مردم و رای آوری که علاوه بر قانون گذاری، کارهای اجرایی و عملیاتی انجام میدهد، اجماع کنند و کاندیداهایی که رای آور و توانمند نیستند به نفع کاندیدای نزدیک به تفکر اصلاحات و اعتدال کنار روند تا بازهم شاهد رفع محرومیتها و سرافرازیها باشیم. تا بازهم شاهد عمران و آبادانی به جای سخنرانیها و روضه خوانیها باشیم و بتوانیم در آیندهای نه چندان دور، سطح معیشت مردم استان را ارتقاء دهیم و استان را از محرومیت برهانیم و هم تراز با استانهای توسعه یافته باشیم.